درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

آتلیه مامان(شماره 18)

آتلیه سه سال و دو هفتگی خانوم گل برای طراحی تم تولدشون با لباسی مشابه دکتر مک ست تم که عمه جون زحمت دوختش رو کشیده بود و تو برپایی آتلیه هم کمک ویژه ای داشت و هرچند به خاطر یکسری از تنظیماتی که روی دوربین انجام دادم کلی دردسر کشیدیم تا تونستیم از عکسها تو فتوشاپ استفاده کنیم اما خداروشکر از نتیجه راضی بودیم و عکسهای قشنگی شد صبح شما رو گذاشتم پیش مامان ملک و رفتم بیرون و کلی دنبال اکیلی و تل گشتم و بعدشم دنبال جوراب شلواری که هرچی گشتم پیدا نکردم آخر هم یه نیم متر پارچه یاسی خریدم که اگه گیر کردیم عمه زحمتش و بکشه ویه ساق شلواری که خیلی برات بزرگ بود خریدم که نهایتا عکسهایی که برای کارت دعوت و طراحی لازم هست رو بندازیم و زودتر کارهام رو ...
3 دی 1394

آتلیه مامان (شماره17)

سلام به دوستای گلمون این عکسها دو روز بعد از اولین خریدهای تولد بازار گرفته شده ونشون میده که من از 5 ماه پیش تم درسا رو انتخاب کردم و درگیر یکسری کارها بودم  آتلیه 2 سال و 10 ماه و یک هفته و یک روزگی  این عروسک دکتر مک رو به زحمت تو بازار پیداش کردیم که متاسفانه اورزینال هم نبود ولی بازهم از هیچی خیلی بهتر بودش مدتها بود که ایده درست کردن بالن تو سرم افتاده بودش و بالاخره باهرکمی و کاستی اجراش کردم و به چز از مدل موهات که داغونش کردم همه چیز خوبه درسا بعد از خرید عروسک دکتر مک اونو باخودش برد مهد کودک و چندروزی هرجا میرفت می بردش و به همه هم می گفت میخام تولد تُتُر مک بگیرم و شانس آوردیم که کسی مت...
20 آذر 1394

1000days (آتلیه مامان 16)

ریسه های هزار روزگی دختر گلم کل تمی که برات درست کردم عشقم و خیلی خیلی زیبا شده بود با اینکه عجله ای شد  فدای ژست قشنگت بشم من  بااااااااااز هم عاشق ژست زیبات بشم اینم یکی از ژستای خودته عزیزم  اینم دومین کیک به مناسبت هزار روزگی که خودم پختم  فدای اداهای خوشگلت جووووووووونمی دختر بانمکم اینم نمکایی که وقتی عکس می گرفتم می ریختی  اینم یکی دیگه از نمکات چه عجب صاف نشستی شما جوووووووووون فدای لبات هزااااااااااااااار روزگیت مبارک عشقم یه بار دیگه شمعها رو روشن کردم ب...
31 مرداد 1394

روز دختر(آتلیه مامان15)

روی پیشونی ِ فرشته ها نوشته هرکی دختر داره جاش وسطه بهشته از آسمون میباره دُر و طلا و گوهر زر و سیمو نقره وقتی میخنده دختر یکی یدونه دختر چراغ خونه دختر گلابتونه دختر ماه آسمونه دختر قندو نباته دختر همیشه باهاته دختر اسم قشنگو نازش ورد لباته دختر تو شبای تاریک ماه و ستاره دختر کوچیکو بزرگش فرقی نداره دختر دختر کوه نمک دختر عزیزه چشماشو میبنده میخنده ریزه ریزه شاخه نبات دختر ، آب حیات دختر وقتی که غم داره دلت میمونه باهات دختر یکی یدونه دختر چراغ خونه دختر گلابتونه دختر ماه آسمونه دختر قند و نباته دختر همیشه باهاته دختر اسم قشنگو نازش ورد لباته دختر  ♫♫♫ تو شبای تاریک ماه...
26 مرداد 1394

جشن تولد 30 ماهگی(آتلیه مامان 13)

هوراااااااااااااااااا درسای مامان ماهه شد عشق مامان اُمین ماهگرد تولدت مبارک  نازگلم چند روز بعد از سی ماهگیت یه تم تولد سفارش گرفتم که خیلی خیلی ناز بودش و خودم تا قبل این مدلی رو ندیده بودم و هوس کردم برات ماهگرد بگیرم با تم بی بی مینی موس و کارهای طراحیش رو انجام دادم و همراه با کار مشتری باهمدیگه بردیمشون چاپ و شنبه 9اُم خرداد ماه خونه رو مرتب کردیم و بعد دوتایی رفتیم بیرون به انتخاب شما کیک خریدیم و قبل از اومدن مهمونامون یکسری عکس تو آتلیه مامان گرفتیم و بعد هم کار تزیینات و چیدن خوراکی ها رو انجام دادیم ،هدیه ات رو کادو کردم و از اونجایی که اقوام من شهرستان هستن و مامانی هم همچنان عزادار هست و مامان ملک هم...
10 خرداد 1394

آتلیه مامان شماره 12

ناناز گلی دوباره سلاااااام عزیز دلم  این آخرین آتلیه مامان  تو سال 93 بودش که از توپهای کاموایی رنگی برای دکور استفاده کردم دختر نازم دوسال و سه ماهگیت هم مبارک باشه آتلیه دو سال و سه ماه و یک روزگی ناناز گلی                             ...
9 اسفند 1393

آتلیه مامان شماره 11

آتلیه شماره یازده مربوط به چند روز پشت سرهم هستش که از شما عکس گرفتم و سعی کردم یکسری از مواردی که بابایی بهم آموزش میداد را به کار ببندم و عکسهای بهتری بگیرم و بعد از گرفتن عکسها تجربه زیادی از تنظیمات نور و ایزو و دریچه دیافراگم و کلی اصطلاح دیگه و دستکاری کردنشون بدست آوردم  اما در کل از عکسها زیاد راضی نبودم تو اون چند روز نور خوبی نداشتیم و شما هم اصلا همکاری نکردی قبل از شروع عکاسی  این عکست و خیلی دوست دارم عزیزم دوسال و دوماه و سه هفته و شش روزگی                 آتلیه دو سال و دو ماه و چهار هفت...
8 اسفند 1393

آتلیه مامان شماره 10

بلههههههههههه تو این مدت انقدر از شما عکس گرفتم که تعداد آتلیه های مامان دورقمی شده هوراااااااااا  بریم سراغ عکسهای دهمین آتلیه مامان در دو سال و دوماه و سه هفته و شش روزگی  این عکس که عااااااااااااااااااااااشقشممممممممممممم                       طرحش از خودمه  اینم چاپ کردم و شاسی زدم و رفته رو دیوار خونمون و هرکی دید کلی تعریف کرد ...
5 اسفند 1393