آتلیه مامان(شماره 18)

آتلیه سه سال و دو هفتگی خانوم گل برای طراحی تم تولدشون با لباسی مشابه دکتر مک ست تم که عمه جون زحمت دوختش رو کشیده بود و تو برپایی آتلیه هم کمک ویژه ای داشت و هرچند به خاطر یکسری از تنظیماتی که روی دوربین انجام دادم کلی دردسر کشیدیم تا تونستیم از عکسها تو فتوشاپ استفاده کنیم اما خداروشکر از نتیجه راضی بودیم و عکسهای قشنگی شد

صبح شما رو گذاشتم پیش مامان ملک و رفتم بیرون و کلی دنبال اکیلی و تل گشتم و بعدشم دنبال جوراب شلواری که هرچی گشتم پیدا نکردم آخر هم یه نیم متر پارچه یاسی خریدم که اگه گیر کردیم عمه زحمتش و بکشه ویه ساق شلواری که خیلی برات بزرگ بود خریدم که نهایتا عکسهایی که برای کارت دعوت و طراحی لازم هست رو بندازیم و زودتر کارهام رو ببرم چاپ که سه تا مشتری داشتم و کارهای تم شما بی نهایت مفصل بودش عشقم 

وقتی برگشتم دوتایی رفتیم تو حیاط و روی تلت اکلیل ریختم که چون اسپری کیلر نداشتم اکلیلهاش مدام میریخت و راضی نبودم باد شدیدی هم میومد و نمیشد تو حیاط کار انجام بدیم بعد عمه اومد و لباسهات رو آورد و من تند تنداز نت الگو گرفتم و گل روی تل رو درست کردم و عمه لباسهات رو تنت می کرد و بعدش هم پارچه سفید اتو کردم که پشتت بذارم و عکس بگیرم چون برای استند میخواستم و باید حتما دورش خوب کات میشد بک گراند مشکی به کارم نمیومد ،نمیشد موهات رو خوب برش بدم و خلاصه کلی دنگ و فنگ داشتیم تا تازه محیط برای عکاسی خوب شد

بعدش هم شما خیلی بهانه گرفتی یه ست لوازم دکتری خریده بودم که روز تولدت بهت هدیه اش بدم اما مجبور شدم بهت بدمش تا همکاری کنی و بذاری عکسهام رو زودتر بگیرم ، اما بازهم اذیت کردی دعوات کردم قهر کردی و عمه کلی باهات حرف میزد و صدات می کرد تا عکس بگیرم نظر عمه این بود که تو خیلی خوب همکاری کردی شاید هم من توقع ام ازت زیاده ،جالب اینکه عمه که رفت خونشون شما ژستهای قشنگ تری گرفتی و خیلی خوب همکاری کردی عکس استند رو گرفتم و کلی عکس دیگه و خوشحال نشستم پای کامپیوتر که عکسها رو روتوش کنم و آماده شون کنم که دیدم اییییییی واااااااااااای من عکسها با فتوشاپ باز نمیشن زنگ زدم بابایی و گفت منتظر بمون تا بیام ،وقتی اومد گفت سی دی دوربینت کجاست اما من هرجا رو که گشتم پیداش نکردم نبود که نبود بعد رفت از سایت خود نیکون دانلودش کنه که وسطای دانلود شارژمون تموم شد و با کلی دنگ و فنگ شارژ نت خریدیم و وقتی دانلود کرد دیدیم که همون روی سیستم نصب بوده حال اون موقع ام گریه بود و حال الانم خنده برای اون شرایطی که پیش اومده بود با دستکاری تنظیمات دوربین بعد کلی دردسر نه تنها عکسهای با کیفیتی نداشتم بلکه عکسهایی داشتم که فقط یک حرفه ای می تونست درستشون کنه و من فقط تا حدودی تونستم دستکاریشون کنم و یه جورایی استفاده کنم ازشون البته اون موقع سخت می گرفتم الان که میخواستم از بینشون برای وبلاگت عکس انتخاب کنم همه شون قشنگ بودن و نمی تونستم از هیچکدومشون بگذرم 

خوب بریم سراغ عکسهای قشنگ دکتر درسای من 

صورتت تو این عکس بی نهایت قشنگ افتاده عاااشقتم درسای قشنگم

فدای چشمای قشنگت با اون نگاه زیباااااااات عاشقتم عاااااااشقت

ژستشووووو

ایشالا دکتر شدنت عشششششششقم

درسا خانوم که چون همکاری نمی کرد و هی شکلک در میاورد و کج وایمیستاد وعکسی که میخواستم برای استندش خوب نمیشد دعواش کردم و ناراحت شده

این عکست رو هم خیلی خیلی خیلی دوست دارم عشقم

یه عکس هم از پشت لباس دکتر درسای ما 

این عکس رو توی کارت دعوتت کار کردم عشقم 

این هم عکس استندت بود که خیلی خیلی دوسش داشتم 

این هم حسن ختام این پستمون یکی دیگه از عکسهای بسته درسا که عاشقشم 

درسای نازم ممنون که با مامان همکاری کردی و عکسهای قشنگی از سه سال و دوهفتگیت ثبت کردیم عشقم خیلی دوستت دارم دختر قشنگم

دوستای گلم این عکسها گلچینی از بین 200 عکس بود امیدوارم اذیتتون نکرده باشیم