19 ماهگیت مبارک عروسک
سلام نازدونه
اول از نی نی وبلاگ تشکر کنم که با اعتماد به ذخیره خودکارش هرچی نوشته بودم پرید و باید از اول تایپ کنم
خوشگلم یک ماه دیگه از روزهای خوب با تو بودن گذشت و تو 19 ماهه شدی
عشقم ماهگیت مبارک
چی بگم و از کجا شروع کنم؟!!!
انقدر شیرین و نمکی و خوردنی شدی که نمیدونم باید چطوری در قالب کلمات برات بنویسمشون
این ماه به خاطر آتلیه آب بازی نکردیم و اصلا تو حیاط نرفتیم تاخدایی نکرده مریض نشی و کارها خوب پیش بره و بیشتر وقتمون را تو خونه بودیم و باهمدیگه نقاشی می کشیدیم و کارتون تماشا می کردیم ،توپ بازی می کردیم،دنبال بازی،هوهو چی چی و کلی بازیهای دیگه
اینجا پاهای کوچولوت را به پای مامان چسبوندی و داریم توپ بازی می کنیم
اشاره می کنی به خط خطیهات و میگی موشه و انقدر قشنگ تلفظ می کنی که عاشق موش گفتنت شدیم و هی بهت میگیم درسا بگو موش
دخملم تازه از خواب بیدار شده و هنوز به به نخورده مشغول خلق آثار هنریه
اینجا انقدر قیافت را ناااااااااااااااااز کرده بودی که بعدش پریدم گاز گازت کردم و هنوزم به عکست
که نگاه می کنم میخوام درسته قورتت بدم
فدای دستای کوچولوت و آثار هنریت
میگم درسا پیشی بکش و خط خطی می کنی و میشنی میگی پیشی
درسا جو جو بکش و بعد از خط خطی کردن میگی جو جو
دستت را گذاشتم و دورش خط کشیدم و تو هرکدوم انگشتات یه نی نی کشیدم شما هم یاد
گرفتی و دستت را گذاشتی داری دورش خط می کشی فدای اون هوش و توجهت بشم
پات زخم شده بود بیچاره مون کردی از بس هی گفتی هووو فوووو و هی خودت بوسش کردی و
ازما خواستی تا بوسش کنیم
الهی بمیرم که نفهمیدم پات به کجا خورد و اینطوری زخم شد
هورااااااااااااا نقاشی خوشگل کشیدیم
اگه چیزی زیرت نندازم فرش و موکتم نقاشی می کنی و کافیه حواسم پرت بشه تا
روی مبل و کاغذ دیواری و ... آثار هنری برجا بگذاری
خانومی خسته شده از نقاشی و لالا کرده
این چه مدلشه دیگه
هوا هم خیلی خیلی گرم شده نمیشه با کالسکه بیرون بریم و هروقت برای یه کار کوچیک از خونه میریم بیرون به شدت بی حال میشم و تاشب یه جا افتادم و شماهم درحال قر زدنی که چرا نمیام باهات بازی کنم
یاد گرفتی از آب سرد کن یخچال آب برداری و هرچی تو حیاط آب بازی نکردی تو خونه با لیوان حسابی خوش گذروندی به محض اینکه لیوان ببینی برمیداری و میری جلوی یخچال و از آب پرش می کنی و دست و صورتت را با آب یخ می شوریبعدم میخوای همون آب را بخوری
فدات بشم که به زور قدت را به آبسرد کن می رسونی
منم سعی می کنم لیوان نزدیک دستت نذارم که همه جا را خیس می کنی و تا یخچال را خالی نکنی بی خیالش نمیشی
اما شما زرنگتر از این حرفایی و یه راه حل برای هرکاری پیدا می کنی
دیروز دیدم با قابلمه اسباب بازیت از آشپزخونه اومدی بیرون و توش پر از آبه و سریع قابلمه را از دستت گرفتم و رفتم تو آشپزخونه که دیدم تا قابلمه را پرکنی هرچی آب بوده ریختی جلوی آب سرد کن و دسته فریزر وجلوی یخچال و همه جا را خیس کردی
بعد از مخالفت منم شما جیغ می کشی و به سمت مبل میدوی و شروع می کنی گریه کردن
و من مجبورم بی خیالت بشم تا آروم بشی وگرنه جز با یه لیوان آب نمیشه ساکتت کرد
بعضی اوقاتم در فریزر را باز می کنی و انقدر جلوش می ایستی تا بیام یه یخ بهت بدم و تو قرچ و قروچ کنان از فریزر دور بشی تا وقتی تموم بشه و یکی دیگه بخوای
همیشه هم لیوان آب را ازت نمی گیرم و گاهی میذارم بچگی کنی،کلا خیلی سعی می کردم فرشها را تمیز نگه دارم اما سه ماه از شستنشون نگذشته پر از لکه های شیر و شربت و هندونه و خوراکی های مختلفه که شما خالی کردی روی زمینو مامان به شدت از این کارت بدش میاد و هرکاری هم می کنم تا از سرت بیفته بی فایده است اول خوراکی ها را میریزی روی زمین و بعد میخوای بخوریشون که با کرکهای فرش می خوریشون و هی اوق می زنی
دیروز همه به به هات را ریختی روی زمین و منم عصبانی شدم وبا عصبانیت و داد گفتم بی تربیت بگو ببخشید و تو خیلی نااااااااز گفتی بی بَشید هیچی دیگه از خیر دعوا کردنت گذشتم و بوس بوسیت کردم
میگم درسا خوشگله و تو تکرار می کنی خوشه له ،درسا نانازه: ناناسه ، درسا جیگره: جیگر اِ ،درسا نفسه ،ممسه ،درسا عشقه : عش اِ
میای پیشم ودستم و میگیری و میگی مامانی بیشین ایجا
همه اش میای پیشم و میگی شیام خُ بی
گردنبندم را دراورده بودم تا نگاهت بهش افتاد با دستت نشون دادی و بعدم به گردنم اشاره کردی و من باخنده گفتم گردنبندمه گفتی آیه و بعدش خواستم گردنم کنم که به گردن خودت اشاره کردی و انداختمش گردن شما و گفتی آینه و رفتی جلوی آینه و برگشتی گفتی دَیار و درش آوردم و رفتی پی خرابکاریت
برات یه اسکوتر خریدم که بیچارم کردی از بس می گی سوارت کنم و تو خونه بگردونمت و هرچی هم بچرخیم خسته نمیشی که من کمرم درد می گیره و میگم بسه و شما شروع می کنی جیغ کشیدن
هروقت میخوام پوشکت را عوض کنم اشاره می کنی به کشو و منظورت اینه که برات پماد بزنم آخه پمادت را همیشه از اونجا برمیدارم و وقتی برات پماد میزنم می خندی انگار که قلقلکت بیاد وقتی که پات سوخته باشه یکم فوت می کنم تا بهتر بشی و تو میگی فووو و فوت می کنی و تامیام ببندمت باز میگی فوت و بعد از دوتا فوت میگم خوب بسه و توهم سرت و تکون میدی و میگی بسه
تا صدایی میشنوی که یکم برات عجیبه میگی شی بود؟
بابا که از سرکار میاد هنوز نشسته میگی دَیار و به جوراباش اشاره می کنی و منظورت اینه که درشون بیاره و وقتی درمیاره به شلوارش اشاره می کنی و تا با لباس خونگی نبینیش خیالت راحت نمیشه و هی میگی دیار و بعد از دراوردن همه لباسهاش میری بغلش و کلی بوس بوسیت می کنه و توهم با اینکه از این کار خوشت میاد هی میخندی و میگی نَ نون نَ نون یعنی نکن
جیگر طلای من درحال مطالعه انگلیسی
فدای نشستنت بشم که انقدر نااااااااز نشستی تو
من لباسهام را اتو می کردم و شما هم میخواستی همین کار وانجام بدی و منم اتو اسباب بازیت
را بهت دادم و شماهم داری ملافه ات را اتو می کنی
تلویزیونم نگاه می کنی درست مثل مامان
نمیدونم چرا سراز روی میز اتو دراوردی
فدای نگاه کردنت بشم عشقم
هرچی این ماه مراقب بودم که چیزیت نشه نمیدونم چرا همش برات اتفاقات بد میفتاد و بدنت زخم میشد روی عسلی نشسته بودی و داشتی گلهای گلدون را می کشیدی بیرون و باهاشون بازی می کردی که نفهمیدم چی شد از پشت برگشتی و سرت خورد به دیوار و دست و پاهات زخم شد کلی هم گریه کردی
الهی مامان بمیره برای صورتت ببخش که مراقبت نبودم
اینم پات که همون موقع زخم شد
با امیرحسین بازی می کردین که خوردین به همدیگه و کلی گریه کردی اونجا نفهمیدم چی شد
وقتی اومدم خونه دیدم صورتت یکم کبود شده
اینم نیم رخ عشقم با لبخند قشنگش
چند روز پیش داشتی بازی می کردی که یهوووو جیغ کشیدی و نمیدونم چطوری از روی مبل افتاده بودی
پشت مبل روی گلهای خشک من و کمرت خراشیده شد و یکی از شمعدونای منم که پشت مبلها گذاشته
بودم تا از دست تو درامان باشه شکستی و انگار درامان نموند ولی خداراشکر که تو چیزیت نشد
اینم شیرخشک ها و سرلاکهایی که تو 18ماهگی نوش جان کردی
نانازی میخواستم تا وقتی با شیرخشک خداحافظی کنی برات نگهشون دارم ولی متاسفانه جای نگه داشتنشون را نداشتیم تصمیم گرفتم هرماه ازشون عکس بگیرم و بندازمشون دور
خدایا بیشتر از قبل مراقب دخترک کوچکم باش آمین
نانازی تا عکسهای آتلیه ات را نبینم و خیالم راحت نشه فکرم باز نمیشه تا بتونم از شیطونی هات بنویسم
فقط اومدم عکسهایی که از این ماه داشتی بنویسم و تا دیر نشده ماهگردت را تبریک بگم
ایشالا بعدا از شیطونی هات و کارهات بیشتر می نویسم