درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

آبان ماه

1394/9/17 1:23
نویسنده : مامان آرزو
1,100 بازدید
اشتراک گذاری

درسای نازم سلامبوس

دوستای گلم سلام به همتون و ممنون که به یادمون بودید و تولد درسا رو تبریک گفتید بغل

بله مامانی تنبل پست آبان ماهش رو اواخر آذر می گذاره و باید بگم که پستشم خیلی مختصر و مفیده و چیز زیادی قرار نیست نوشته بشه مگر اینکه شرایط جور بشه و مغزش درست کار کنه و همه وقایع آبان رو ثبت کنه خندونک

البته نمیشه اسمش رو تنبلی گذاشت چون دوماهی میشه که درگیر تم تولد درسا هستم و قراره که امسال تولدش مفصل تر از سالهای قبل برگزار بشه و مهمونهای بیشتری هم دعوت شدن به این مهمونی تا همون طوری که درسا خانوم دوست دارن نی نی ها زیاد باشن چشمک

یکم آبان ماه که 11اُمین ماهگرد شما بود باهمدیگه رفتیم پارک و شما کلی با بچه ها بازی کردی و چندتا دوست پیدا کردی و صداشون میکردی دوست و هی دنبالشون می رفتی و روابطت با بچه ها بهتر شده بود عشقم بوس

عششششق مامان

درسا کنار یکی از دوستای موقتش خندونک

عشق دو سال و یازده ماهه من بوس

دوم آبان ماه یک روز خاله نیلوفر با روژینا گلی اومدن خونمون و کلی بهمون خوش گذشتمحبت

فسقلی های خوشگلبوس

 

قبل اومدن خاله نیلوفر براتون یکسری لباس و ادمک برش زدم تا وقتی روژینا اومد باهمدیگه بچسبونیمشون و اینجا داریم می چسبونیمشون راضی

اولش نمیدونم چرا تو بدقلقی می کردی و چسب و به روژینا نمیدادی کچل

فسقلی هادر حال چسبوندن لباسها 

دلم برات تنگ شده روژینا جووونمبوس

اینم کاردستی های دخملای گل ما تشویق

کاردستی درسای نازم از نزدیکمحبت

وقتی من داشتم درباره تم تولدت با خاله نیلوفر صحبت می کردم شما داشتین باهمدیگه بازی می کردین 

شما خودت و مینداختی روی زمین و میگفتی کمک و روژینا میومد کمکت می کرد دوربینمونم شارژ نداشت بازی درمیاورد و عکسها رو تار انداخته غمگین

درسا خانوم اوایل محرم سفارش لباس مشکی داد و بهمون گفت که میخاد لباس سیاه بپوشه و سینه بزنه و ماهم براش خریدیم و ظهر عاشورا با همدیگه رفتیم بیرون و همچنان درسا خانوم به صدای طبل واکنش نشون میداد و ناراحتش می کرد و سریع میخواست بغلش کنیم و گوشهاش رو می گرفت و گریه می کرد سکوت

اینجا هم منتظر عمه و مهشید هستیم که بیان پیشمون و درسا هم اولین نذریش رو گرفته خندونک

درسای ناراحت 

درسای گریان(طبل زن ها نزدیک شدن و صداشون واقعا بلند بود و درسا رو ناراحت کرد)

چهارم آبان ماه اولین عروسک نمدی رو بدون اینکه کلاس برم به تنهایی برات دوختم و تو خیلی خیلی دوستش داری و کلی باهاش بازی کردی زیبا

درسا خانوم دوسال و یازده ماه و چهار روزه من بوس

فدای ژست قشنگتبوس

یکی از روزهای آبان ماه خاله هانیه و خاله مهسا اومدن خونمون و کلی بهمون خوش گذشت و بعد از رفتنشون شما همه کارهایی که انیسا می کرد رو انجام میدادی و وقتی هم که اینجا بودن همه اش به انیسا حسودی می کردی و اگه من قربون صدقه اش می رفتم تو واکنش نشون میدادی و وسایلت و از انیسا می گرفتی دلشکسته

یه روز که میخاستیم بریم مهد کودک و تا من از اتاق اومدم بیرون دیدم رژ زدی و بهم گفتی که همه خانوما وقتی میان مهدکودک رژمیزنن منم میخام بزنمسکوت

یه روز سرد پاییزی که با اتوبوس رفتیم خونه مامانی تا سرراه تبلتت رو بدیم نمایندگیش درست کنه و چشممون به این الاغ صورتی خوشگل افتاد و گفتم میخای سوار بشی و شما استقبال گرم کردی و بلههههراضی

اینم عکس از نمایی دیگر بغل

این عکس مال همون روزه که با مامانی و خاله فاطی رفتیم شوش تا یکسری ظرف بلور برای تزیین میز تولدت بخرم و امیرحسین گیرداد سوار این شیرهای جلوی پاساژ بشه و شما رو هم سوار کردیم که مامانی گفت شیره نخورتت و گریه کردی دلخور

فدات بشم دخترک حساس من بوس

خلق یک اثر هنری از پیکاسوی کوچک ما بوس

اینم کیک تولد منه مثلا قه قهه

اختراع ،مخترع کوچک ما خندونک

دخترک خوشگل من که لباسهاش رو از ته کمد کشیده بیرون و تیپ زده قه قهه

عکسهای هنری که بابایی در دو سال و یازده ماهگی و دوهفته و دو روزگی ازت گرفت

فدای صورت قشنگت بشمبوس

اینم کدوی شب هالووین مااااجشن

درسای نازم شب هالووین

عشق من هالووین مبارکجشن

مجسمه های گلی من و درسا خانمعینک

پایان ترم دوم و عکسهای یادگاری با همکلاسی هاراضی

محمدرضا،درسا،علی،طاها که درسا خیلی دوستش داشت

اینا رو بابایی از نمایشگاه مطبوعات برات گرفته بود که خیلی دوسشون داشتیزیبا

یه روز که بابایی گیر داد تو ابروهات رو با مداد پرکنم قه قهه

خب این هم از پست آبان ماهمون با تاخیر بسیار زیاد زیبا

پسندها (3)

نظرات (5)

مامان آینده
6 دی 94 0:49
سلام مامانی. خوشحالم بعد مدتهااااااااااا وب دختری آپ شد ولی کانتا کو پس؟؟؟؟؟؟
【p】【a】【r】【y】【a】
7 دی 94 15:48
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥______________________ ___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥___________________ __♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥........____ ۝۝۝۝۝_____ __♥♥♥♥-...-♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.._۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ __♥♥♥---------♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝____ __♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥......۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝___ ___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝____ ____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ________♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ __________♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ____________♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝____ _____________♥.۝۝۝۝۝۝._____ _____________♥.۝۝۝۝_________ _____________۝۝۝______________ سلاممم اپممم اگه دوست داشتی به وبم بیا گلم
فاطمه
8 دی 94 9:50
عزیزم خیلی منتظر \ست قشنگت بودم انشاالله تم 100 سالگی درسا جون
مامان آرزو
پاسخ
ممنونننم
★مادر بزرگ★
8 دی 94 23:03
______________&&&____&&& ______________&&&____&&& ______________&&&____&&& ______________&&&____&&& ______________&&&____&&& &&&&&&&______&&&____&&& &&&&&&&______&&&____&&& _____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&& _____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&& &&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&& &&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&& _______________________________&&&________&&& ______________________________&&&&&&&&&&&&& ______________________________&&&&&&&&&&&& &&& &&&______&&&&&______&&&&&&& &&&______&&__&&_____&&&&&&& &&&&&&&&&&&&&_____ &&& __________&&&________&&& __________&&&________&&&&&&& ____&&____&&&_______&&&&&&& ____________&&& ______________&&& _______________&&&& آپ کردم خوشحال میشم بهمون سر بزنین.
زهرا
10 دی 94 11:02
سلام عزیییییزم درساجون خاله فدای تیپ زدنت وای که چقد خندیدم درسا رژ زده بود الهیی ولی نشون میده چقد به اطرافش دقت داره هزار ماشالا عاشقتم درساااااااا منو یادت نره یکی از ارزوهام شده درسارو ببینم بوسش کنم از طرفم ببوسینش