درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

جشن تولد 3 سالگی

1394/10/14 21:23
نویسنده : مامان آرزو
7,366 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستای گلم بوس

مارو به خاطر تاخیرمون ببخشید بوس

ولی با پنج تا پست جدید اومدیم و سعی کردیم هر اتفاقی که تو این مدت برامون افتاده رو براتون بنویسم و جبران مافات کنیم خجالت

این پست مربوط به جشن تولد درسای نازم هستش از پنج ماه قبل تم تولدش رو انتخاب کردم و یکسری خریدها رو انجام دادم ،عروسک دکتر مک رو خریدم،نمدیش رو سفارش دادم،عکسهای مربوط به سایتهای خارجی رو دانلود کردم ،کلی سر رنگ تم این طرف و اون طرف کردم و دوماه قبل تولدت چندتاشون رو با کارهای مشتری چاپ کردم آوردم خونه و سررنگ بنفشش کلی این طرف و اون طرف کردم شاید باورت نشه ولی سه روز و سه شب تا ساعت چهار مشغول دراوردن رنگ تمت بودم و بعد طرحش و میزدم و خوشم نمیومد دلم می خواست تمت رو عوض کنم به نظرم خیلی زشت بودش اما خیلی از چیزها خریده بودم و رنگشون بنفش و یاسی بودش و من بیشتر با رنگش مشکل داشتم تا طرحش دلم یه تم ملایم می خواست تا اینکه تصمیم گرفتم جای شخصیت اصلی و انیمیشنی دکتر مک از شخصیت کارتونیش استفاده کنم و جای رنگ سرخابی از صورتی ملایم تو تم استفاده کنم اونجا بود که به اون تمی که می خواستم رسیدم و عاااااااشقش شدم و تند تند طرح های مختلفی که لازم بود رو زدم خستهواقعا شرایط سختی بود و بی نهایت بهم فشار میومد همزمان باید خونه رو تمیز نگه میداشتم به شما میرسیدم به خوراکیها و چیدمانی که میخواستم فکر می کردم تا چیزهایی که برای تزیینشون لازمه رو طراحی کنم و چیزی از قلم نیفته و با اصطلاح یکبار برم چاپ زیبا باهمه سختی ها و شب بیداریهاش گذشت و خلاصه اماده چاپ شد ظهر دوتایی رفتیم چاپخونه و از بد شانسی خیلی سرشون شلوغ بود و تا ساعت چهار و نیم اونجا معطل بودیم و شما کلی اذیت شدی اما برف اومد و برای اولین بار دونه های ریزبرف رو دیدی و خوشت اومده بود فقط چون رفت و امد زیاد بود نگران هوای سرد بودم که باهربار باز شدن در میومد تو و بعدشم استرس دستشویی شما رو گرفتم که نکنه جیشت بگیره و کجا ببرمت دستشویی، کلی هم آب و خوراکی خوردی و آواز انگلیسی خوندی و اونجا رو روی سرت گذاشته بودیقه قهه

بعد رفتیم خونه مامان طاهره، من که ضعف کرده بودم و نشستم سر سفره و به مامانی گفتم غذای درسا با شما من دیگه حالم بده و تند تند غذا خوردمخندونکبعدش رفتم سراغ برش کارهام تا کار مشتریهامو تحویل بدم و نوبت کارهای شما بشه سه تا مشتریهام تعداد کاغذای چاپیشون نصف کاغذهای تو شده بود ترسو خداروشکر خاله فاطی کلی کمکم کرد و تم یکی از مشتریهام رو برش زدیم و وقتی اومدیم خونه مال یکی دیگه رو برش زدم و فردا هم رفتیم خونه مامان طاهره و با کمک مامانی و خاله فاطی کار همه مشتریها رو برش زدیم و بعدش نوبت مونتاژشون شد و بیشترشون رو شبها تا 4 بیدار می موندم انجام میدادم که زودتر به کارهای تم شمابرسم و خلاصه با هر سختی بود کارهای مشتری تموم شد آماده شون کردم و بسته بندی کردم و رفتم سراغ برش کارهای شما ،خاله فاطی رفته بود مسافرت و دست تنها همه رو برش زدم کارتها رو آماده کردم و یکسری رو دادم بابااحمد برد برای مهمونا و یکسری از نزدیکان رو هم خودم کارتشون رو دادم و یکسری خوراکیها که قرار بود برای تولدت سرو بشه رو حذف کردم تا فشار کمتری بهم بیاد ، یک روز هم گذاشتمت پیش مامان طاهره و باخاله هانیه و آنیسا رفتیم خرید وسایل تم تولد شماو آنیسای گلم و کلی هم خسته شدیم ،بعدشم که برگشتیم دنبال شما و باهمه خستگی چون دلم برات تنگ شده بود و شما هم کلی بهانه نبودنم رو گرفته بودی مجبور بودم همه اش پیشت باشم ،یک هفته آخر مامان طاهره هرروز خونمون بود و من تو اتاق تو کارهای تم رو انجام میدادم و اون بیچاره تمیز کاری خونه رو انجام میداد همزمان با تولد شما اتاق تکونی هم کردم تا همه چیز روز تولدت برق بزنه و عکسهامون قشنگ تر بشه زیبا روز تولدت عمه عصمت از صبح زود اومد کمکم ولی تا ساعت سه که مهمونامون قرار بود بیان هنوز چسبم تو برق بود و داشتم کارهای تم رو انجام میدادم و هیچ کاری نکرده بودم سه و نیم بود که خاله هانیه رسید و تند تند موهای منو بافت و سریع موهای شما رو بافتم و هول هولی عکس و فیلم گرفتم از تزیینات که فیلمش خیلی بد شده باز خداروشکر که عکسها خوب شدن وگرنه خستگی به تنم می موند محبت

یکم بعد از آماده شدنمون یکسری از مهمونامون رسیدن و بعدش کم کم همه مهمونها اومدن و اول تزیینات و نگاه می کردن و تند تند عکس می گرفتن بعد می رفتن لباسهاشون و عوض می کردنخندهخجالت کلی هم تعریف کردن ازم و هی می گفتن واااااای چیکار کردی یکسری از اقوام پدریم رو دعوت کرده بودم که بچه زیادداشتن و شما کلی بهت خوش گذشت بازی کردی و خوش گذروندی و هرچند گاهی با بچه ها سر وسایل تم دکتر مک که میگفتی مال خودمه دعوات می شد و گریه می کردی اما باز هم کلی باهامون همکاری کردی و خداروشکر روز خوبی رو در کنار اقوام داشتیم و همه چیز اونطوری شد که من دوست داشتم بعد از رفتن مهمونها من نشستم و ساندویچ خوردم از شب قبل هیچی جز اب نخورده بودم و واقعا حالم بد بود عمه عصمت و مامان طاهره دوتایی خونه رو تمیز کردن و رفتن ،باباحمید هم یکسری از تزیینات روجمع کرد و خونه رو مرتب کرد و من هم پخش زمین بودم سکوتفردای تولدت کمر درد شدید گرفتم و هیچ کاری نکردم حتی از شام هم خبری نبودخندونکبیچاره باباحمید که فکر می کرد تولد تموم بشه دیگه راحت میشهقه قهه روز بعدش هم کمرم همچنان درد می کرد ولی هرطوری که بود نشستم پای کامپیوتر باید پستهایی که عقب مونده بودم رو می گذاشتم هرچند شاید همه خاطرات روزهایی که گذشت رو نتونستم بنویسم اما تاجایی که شدبا عکس ثبتشون کردم و هرچیزی که یادم اومد بعدا سرفرصت بهشون اضافه می کنم عشقم بوس

بریم سراغ تزیینات تولد جشن

پست رو با موش کوچولوهای گرسنه مون شروع می کنم که تو این چند روز که پیش همدیگه بودن و مامانم کمکم می کرد علاوه بر شیطونی کمی هم اذیت شدن و خوب غذا نخوردن و گاهی گرسنه موندن خطا

عاااااااشقتونم عزیزای دلم بوسقه قهه

کارت دعوتهای تولد درسا که مدتها وقت صرف طراحیشون شده بود و خداروشکر همونی شد که دلم می خواست و هرکی دید کلی تعریفش رو کرد پیرهن دکتری که دوتا دکمه داشت و بسته هم میشد محبت یه کارت پرسنلی که روش عکس درسا بود داخل کارت مثل پیراهن دکتر مک راه راه بودش و دوتا عکس از دختر قشنگم با لباسهای دکتر مک کنارش بود و هیچ عکسی از خود شخصیت تم کار نکردیم و تا اخرین لحظه سورپرایز بودشراضی

متن کارت یک روز کامل طول کشید تا انتخابش کنم آخر هم تصمیم گرفتیم یه متن بچه گونه و کوتاه بنویسیم و به نظرم قشنگ هم بود محبت اسم همه مهمونایی که دعوت بودن هم چاپی زدیم که همه چیز بی نقص باشهراضی

فلش تولد درسا خانوم با تم دکتر مک که همه میگفتن خیلی شبیه خود درسا هستش خنده

در حیاط که با تم و بادکنک و آویز در تزیین شده بود محبت

راهرو و یه فلش تولد دیگه که روبروی در ورودی خونمون بودشمحبت

بادکنک و لیبل بادکنک که روشون نوشته بود دکتر درسا و

تزیین نرده ها با بادکنک لیبل دار محبت

رد پا برای کف راهرو زیبا

دستگیره در تزیین شده با تم،ولکام و تزیینات بیرون خونمون

نمای کلی از خونه و تزییناتش

ریسه شخصیت تممون

گل بادکنکی خوشگلی که باباحمید زحمتشو کشید و خیلی هم خوشگل شده بودبوس

اینم دوباریکی از بادکنکا ترکید بابادرستش کرد دوباره ترکید دیگه بی خیالش شدیمزیبا

ریسه مثلثلی شخصیت تم و اسم درسا خانم و ریسه عکسهای دو تا سه سالگیشجشن

ریسه عکس از نمای نزدیکمحبت

کارت های پرسنلی بچه ها ،کلاه های بچه ها در دومدل کلاه پرستاری و کلاه معمولی و ماسک تم که بچه ها خیلی خیلی خوششون اومده بود محبت

ماسک تم جشن

کارت پرسنلی مهمونای کوچولومونبوس

ریسه تولدت مبارک و عدد تولد دختر گلمبوس

تزیناتت این سمت خونه و درسا خانوم که داره قبل از اومدن مهمونا شیطونی می کنهمحبت

استند درسای نازم برای اولین بار خودم انجامش دادم و عالی شد پایه اش هول هولی درست شد خندونک

استندهای تم همه شون کار خودمه حتی برشش بازهم برای اولین بار بود که استند میزدم پایه هاشم آقای همسر برام درست کرد ممنون همسر عزیزم بوس

میزی که خوراکیها و گیفت مخصوص بچه ها روش چیده شدراضی

از نمایی دیگرراضی

بازهم از نمایی دیگر خخخقه قهه

خوراکیهای بچه ها چوب شور،آبمیوه،آبنبات چوبی،شکلات فشاری،درجه شکلاتی،آبمیوه

گیفت بچه ها هم سوتک تم و حباب ساز تم بودشخجالت

سوتک تم گیفت بچه ها محبت

حباب ساز با تم دکتر مک و عکس درسا خانومبوس

دور پیچ آبمیوه با تم دکتر مک جشن

آبنبات های چوبیمون با تزیینات دکتر مک ساخت مامانراضی

جای تارت راضی

لیوان های تم 

بشقاب و نی و چنگال و جای چنگال طرح تم زیبا

چنگال های تم با جعبه ای که براش ساختم راضی

نی ها و بشقاب و لیوان با اسم درسای نازممحبت

به به کشک بادمجون هایی که مامان طاهره درستشون کرده بود خیلی خوشمزه بودن جاتون خااالی

دفتریادگاری درسا و خودکار یادگاری با سرخودکاری آدم برفی نمدیراضی

میز خوراکیهای مشترک بچه ها و بزرگترهامحبت

میز از زاویه ای دیگرخندونک

ریسه مثلثی ،عدد تولد،ریسه برجسته تم درسا خانم و تولدت مبارک

اسم یونولیتی درسا طرح تم که عاااااشقشممحبت

ژله برای بچه ها توی سرنگ بود خیلی خوششون اومد به تم دکتری مون هم میومد ژله های گل هم مال مهمونای بزرگمون بودشراضی

بعد از همه خوراکیها ساندویچ الویه سرو شد و این تزیین روی میز هم برای آقایونه که تو تولدمون شرکت نداشتن 

قیف اسنک با اسم درسای نازم تم دکتر مک

کاپ کیک با تم دکتر مکراضی

پفک های سه بعدی که مهمونا عاشقش شدنمحبت

شکلات های دکتر مک و دکتر درسا بغل

جعبه دستمال کاغذی دکتر مک مدل جدید برای اولین بارخندونک

اسمارتیز های رنگی و درجه های شکلاتی که با زحمت فراوان 6 ساعت طول کشید تا آماده شدن محبت

درجه های شکلاتی که مناسب یه تولد با تم دکتری هستش راضی

شکلات سیخی که مهمونا برای یادبود عکسدارش رو باخودشون بردن محبت

اسم درسای نازم نمدیمحبت

و اماااااا دکتر درسای قشنگم با لباس ست تمش قبل از اومدن مهمونابوس

عزیز دلم تولدت مبارکبوس

درسای قشنگم خیلی روز تولدش خوشحال بود و کلی هم بهش خوش گذشت خداروشکر که بهم توان این رو داد که امسال برات تولدی بهتر از سالهای دیگه برات بگیرم و شما رو راضی کنم محبت

قبل از اومدن مهمونا درسا اصلا تو عکس گرفتن همکاری نکرد باهامغمگین

فداااااای خنده قشنگت بشم عروسک نازمبوس

درسای عزیزم وسط استند خودش که میخواستم اندازه خودش باشه اما یکم بزرگتر شد و استند شخصیت های تمش که خودش عاشقشونه و بعد تولد کلی باهاشون بازی کردمحبت

عشششقم بهاااااارم درسای نازم تولدت مبارکجشن

ایشالا جشن فارغ التحصیلیت رو بگیرم عزیز دلمبوس

مهمون کوچولوهای ما با کارت پرسنلیشونبغل

کیک تولد درسای نازم،به جز عروسکی که قرار بود دربیارتش و درنیاورد همه چیز عالی و قشنگ بودش و مزه اش هم بی نهایت خوب و خیلی ها اولین بارشون بود کیک با فوندانت رو میدیدن و میخوردن و کلی استقبال کردن راضی

عکس از کیک روی میز خوراکیهامونراضی

درسا که به زور راضی شد با کیک عکس بگیرهغمگین

اینجا هم کاملا مشخصه که ناراحته ،بعد از دیدن عکسها تازه متوجه شدم کفشهای تمت رو نپوشیدیگریه

درسای قشنگم تولد سه سالگیت مبارک بوس

کیک از نمایی دیگر واقعا عالی شده بود عاشقش شدممحبت

درسا خانوم که اصرار داشتن کیک باید سمت خودشون باشه و تو فیلم و عکسها پشت کیک به دوربینهکچل

بازحمت راضی شدی که چندتا عکس اینطرفی بگیریمخندونک

فدات بشم دختر قشنگمبوس

اینجا هم قهر کردی که عکس نمیگیرمخسته

اینجا باز کیک رو چرخوندی سمت خودت و میگفتی چاقو بدین کیک رو ببرمقه قهه

بله بازهم مخالفت بامامان خطا

عروسک قشنگم همچنان از مامانش ناراحته

مرسی که باهمه ناراحتیت بازم برام خندیدی عشقم بوس

بهااااارم عشقم زندگیم تولدت مبارکبغل

عروسکم ،نفسم ،تولدت مبارکبوس

اینم شکلکهایی که از خودت دراوردی و کلی مهمونا رو خندوندی عشقمقه قهه

فدای شیطونیات خوشگل مامان بوس

عروسک نااااااااازم دوستت دارمبوس

دختر نازم انقدر حساس بودش که جای شمع رو هم خودش انتخاب کرد و من درتمام مدت تولد مراقب بودم که چیزی خلاف میلش نباشه و از تولد لذت ببره و هرکاری دوست داره انجام بده بغل

دوتا تاج برای درسا خانوم زدم که اگه یکیش پاره شد دومی باشه اما هیچ کدوم رو نذاشت سرش و گفت کلاه دکتر مک دوست دارم تازه دوتای دیگه رو هم به کسی نمیدادغمناک

فدات بشم که انقدر کیک تولدت رو دوست داشتی و اینجوری نگاهش می کنیبوس

درسای نازم درحال گله و شکایت کلاهشو نگااااهخنده

فدای نگاه کردنت عشقم بوس

بچه ها میخواستن باشما فوت کنن ،اما خداروشکر شمع تولد سه سالگیت رو خودت فوت کردی عشقممحبت

البته یکم طول کشید اما خودت اینکارو انجام دادی جشنتشویق

حالا نوبت فوت کردن شمع هاست می درخشی تو جمع مثل یه الماس محبت

بلهههههههه شمع رو فوت کردی تشویقمبارکهجشن

خب حالا قسمت مورد علاقه درسا برش کیکبغل

بله همه تزیینات پشت به دوربینه ممنونم از درساخطا

بازهم داره کیک رو میبره خندونک

و باز یه قسمت دیگه

کیف و گوشی روی کیک رو گفتی فقط مال شما باشه و گذاشتیمش تو یخچال و کلا به کسی ندادیم بعد خیالت راحت شد و رفتی پیش بچه ها بازی کردیزیبا

درسا خانوم درحال خوردن فوندانت ،مهمون کوچولوهامون با ماسک تم و امیرحسین نفس چقدر مودب ایستاده و چه پسر خوبی بودشبوس

بازهم مهمون کوچولوهامون با ماسک تم و پوریا که به جمعمون خیلی دیر اضافه شدمحبت

بچه ها از ماسکها خیلی خوششون اومد و خداروشکر بهشون حسابی خوش گذشتبغل

ژست های مهمون کوچولوهای ماراضی

درساااای نازم با ماسک دکتر مکمحبت

برش کیک و تگ های روی کیک زیبا

ساندویچ برای مهمونا به این شکل سرو شد با کاغذ ساده طرح تم و چسبی که روش نوشته بود دکتر درسا مهمونا از مزه ساندویچ خیلی تعریف کردن و خداروشکر همه چیز خوب بودشجشن

هدیه های درسا خانوم میز تحریر به انتخاب خودش هدیه باباحمید،پلنگ صورتی هدیه دایی محمد،بلز هدیه عمه عصمت،آشپزخونه هدیه عمه اشرف،کمد کیتی هدیه عمه الهه،کلاه و شال هدیه عمو مجید،تدی هدیه مامان آرزو، خونه هدیه خاله هانیه،لباس قرمز هدیه خاله ندا،لباس یاسی هدیه زنداییم،عروسک های نمدی هدیه مامان آرزو، پالتو خوشگل که یادم رفته بذارم تو عکس و تو خیلی دوستش داری هدیه مامان طاهره،مامان ملک 100تومن پول،عمه ام و دختر عمه ام و عروسهای عمه ام همه نفری 50 تومن پول دادن،دوستم مریم جون 30تومن،زنداییم 30 تومن ممنون از همشون ایشالا به شادیهاشون جبران کنیمبوسمحبت

فدای ژستت بشم دختر قشنگم

ممنون که کنارمون بودینبوس

پسندها (4)

نظرات (12)

محجوب بانو♡♡آقاسید
14 دی 94 21:49
سلام عزیزم واقعا خیلی جشن زیبا و بی نقصی برگزار کردین مبارک باشه عزیز دلم انشاالله جشن 300سالگیش
مامان آرزو
پاسخ
ممنونم عزیزم
زهرا
15 دی 94 22:16
سلام فووووووووووووووووووووووق اعاده بود درساجون عزیز خاله تولدت میارک خیلی خیلی ماشلا خوشگل و ناز شدی انشا.. که اینده اگه دوست داشتی دکتر بشی خیییلی تم جالبی بود همه چی فووووق العاده خدا قوت
مامان آرزو
پاسخ
ممنون عزیزم سلامت باشی
مامان آینده
15 دی 94 22:34
یعنی هنگ کردم... واقعأ محشر شده بودن... چیکار کردی مامانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عالی به توان هزارررررررررر تولد 3 سالگیه درسایی مبارک کارت بیست
مامان آرزو
پاسخ
شرمنده می کنی عزیزم ممنونم
☆śhíma☆
16 دی 94 12:05
عزیز دلم تولدت مبارک خسته نباشی آرزو جون عالی بود
معصومه بارویی
18 دی 94 13:28
سلام خاله آرزو خوبید؟خوشید؟سالمید؟سلامتید؟ انشاالله که همیشه سالم و سلامت باشید.راستی تا یادم نرفته تولد درسا جونم را تبریک بگویم .راستی این را هم بگویم که تم هایی که انتخاب می کنید خیلی خوشگلن و این را هم بگویم که خیلی باسلیقه هستید شما . راستی خاله آرزو من هم برای تولد امسالم یک تمی را انتخاب کردم وتازه همین امروز به پایان رساندمش موقع تولدم که عکس های تم تولدم را گذاشتم به شما خبر می دهم تا بروید و ببینید ونظرهم یادتان نرود.
roz
18 دی 94 21:50
سلام.واقعا خسته نباشید عالی کار کردید همه چی قشنگ و عالی ...فقط من دوست داشتم یه مطلب رو براتون بنویسم بارها در پست هاتون و همین پس هم خوندم که نوشتید دوست داشتید همه چی طبق میل دخترتون باشه و یا مثلا گریه کرده سریعا براش یه اسباب بازی خریدید تا اروم بشه ...میخواستم بگم اینکارو نکنید چون در اینده دچار مشکل میشه من بچگیم همه چیز رو برام فراهم میکردن اگه چیزی میخواستم و نمیشد یه ذره گریه میکردم برام فراهم میکردن . الانم که بزرگ شدم فکر میکنم اگه یه کم گریه کنم حل میشه میشینم ساعتها برای یه چیزی که میخوام و نمیشه گریه میکنم ولی افسوس که حل نمیشه .چون خواسته های بچگی با گریه حل میشه ولی خواسته های بزرگی نه در بزرگسالی ضربه میخوره چون من با همین شیوه تربیت شدم و تجربه کردم .امیدوارم دلخور نشید از حرفم مسلما رفتارهای شما از سر عشقه ولی خواستم از تجربم رو باهاتون درمیون بذارم.ببخشید طولانی شد ...موفق باشید
مامان آرزو
پاسخ
ممنونم عزیز دلم به خاطر اینکه تجربت رو بامن درمیون گذاشتی
عاطفه
23 دی 94 17:23
درساااااااااا جون سلام خوبی میدونی چند وقته ندیدمتون چقد درسا بزرگ شده موهاش چقد بلند شده سه سالگیش مبارکبعد مدتها فرصت کردم به وبلاگم سر بزنم و بنویسمش و شما رو ببینم
مامان آرزو
پاسخ
اوووه مرسی عزیزم خوشحالم که قابل دونستی و سری به ما زدی
مامان وانیا
24 دی 94 1:49
سلام من از مدل تم شما خیلی خوشم اومده می خواستم برای جشن تولد دخترم خودم درست کنم می خواستم ازتون بپرسم شما چجوری تصویر دکتر مک رو به صورت کارتونی در آوردید؟ من هر جا گشتم مثل تم درسا جون رو پیدا نکردم و سوال بعد اینکه چجوری استند درسا جون رو درست کردید؟ ممنون میشم توضیح بدید
مامان آرزو
پاسخ
عزیزم من وکتورش رو به سختی پیدا کردم اما کیفیت پایینش که برای چاپ اون هم جواب میده و خوبه به راحتی پیدا میشه ،استند درسا رو با چسب چسبوندم روی یونولیت و دورش رو با چاقو برش زدم
نیلو
24 دی 94 15:11
عزییییییییزم چه تولد خوبی چه مامان با سلیقه ای تولدت مبارک باشههههههههههه درسا کوچولوی گل انشاالله که سالیان سال زیر سایه ی مامان و بابای خوب و مهربونت با سلامتی و خوشی زندگی کنی
مامان آرزو
پاسخ
ممنون عزیزم سلامت باشی ایشالا
خاله مژگان
2 بهمن 94 23:39
مامانی پس نظر من کووووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان آرزو
پاسخ
نمیدونم کوووووش؟
خاله معصومه و بچه ها
12 بهمن 94 23:33
سلام خاله آرزو فقط می خواستم ایام دهه ی فجر را به شما تبریک بگویم
مامان آینده
19 بهمن 94 23:45
مامانی پس نظر من کووووووووووووو؟
مامان آرزو
پاسخ
کوووش ؟