درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

درسا و فرار مرغی

1392/2/17 19:28
نویسنده : مامان آرزو
1,740 بازدید
اشتراک گذاری

عید خانواده مامان رفتن اصفهان و این اولین مسافرت دایی جون بودماچ

دایی کوچولو برام از اونجا یه خروس خوشتل که یکی از شخصیتهای فرار مرغی هستش را آورد که من خیلی دوسش دارم و هر وقت نگاهش می کنم براش می خندم

دایی بزرگه هم عیدی برام یکی دیگه از شخصیتهاشو خرید

این یکی را هم خیلی دوست دارم ...

هر وقت بغلشون می کنم سریع نوکشون را میخورمتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

البته ناگفته نماند که یه روز که پسرعموم اومده بود خونمون اونم نوکشون را خوردو یه مدته دیگه مامان نمیذاره بخورمشون هر دفعه هم که لباسام را میشوره یادش میره این بیچاره ها را هم بندازه تو ماشین تمیز بشن تا من بتونم بخورمشون

فقط وقتی از دور نگاهم بهشون میفته و دست و پا میزنم و ذوق می کنم تا برم بوسشون کنم مامان میگه ببخشید دخترم یادم رفته بشورمشون

چند تایی هم عکس باهاشون انداختم که میذارم براتون...

از سمت راست نوک طلا...نبات...نوک سیاهقلب

جوجو بیا یکم اختلات کنیممژه

وای چه بانمکی یه بوس بده ببینمنیشخند

یه عکس سه نفره دیگهقلب

اِ اِ دیدی چی شد.. یادم رفتابرو

هنوز یادم نیومدهقهقهه

باز نوک طلا منو بغل کردخجالت

منم احساساتی شدم یکم بغلش کردماز خود راضی

خوب یکمم با این یکی صحبت کنم دلش نشکنهخجالت

جوجوها درحال بوسیدن درسا نانازیخجالتقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)