درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

بدون کمک ایستادن

1392/5/5 19:03
نویسنده : مامان آرزو
494 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملک شیطونم...

نازدار خانوم شما حسابی شیطون شدی و میشه گفت از دیوار صاف بالا میری...

تازه وقتی ام من دستت را نگیرم و نتونی از دیوار بری بالا تا با کلیدهای برق بازی کنی عصبانی میشی و جیغ می کشی 

چند روز پیش که جلوی کامپیوتر نشسته بودم و داشتم به کارهام می رسیدم برگشتم نگاهی به شما بندازم که ببینم چیکار می کنی که بــــــــــــــــــــــــله چشمم به دخملک شیطونم افتاد که بالای مبل ایستاده بود و داشت می خندید..

از تعجب داشتم شاخ درمیاوردم سریع دوربین را آوردم و ازت عکس گرفتم....

فسقلی چطوری رفتی بالا؟تعجب

اینطوری رفتم مامانخجالت

دیروزم که از خواب بیدار شدی بدون اینکه دستت را به جایی بگیری روی پاهات وایستادی که من و بابا درحالی که تعجب کرده بودیم همزمان ترسیدیم و سریع دستت را گرفتیم تا نیفتی636019_1237379fdqxrvb3f.gif

هشت ماه و پنج روزگی

بله فسقلی مامان شما به سرعت داری بزرگ می شی و من با وجود شما دیگه نمی تونم به هیچ کاری برسم فقط باید دنبال شما باشم تا از روی مبل نیفتی و وقتی داری از روی این مبل میری روی اون یکی مبل مراقبت باشم تا سرت به جایی نخوره ...

اینجا هم میخوای از روی دسته مبل بری سمت آینه شمعدون تا بتونی قرآن را برداریتعجب

تا چند وقت پیش جلوی هر جایی که خطرناک بود و میخواستم نری یکی از بالشت های مبل را میذاشتم و توهم نمی تونستی ازش عبور کنی و درامان بودی اما دیگه بالشت ها مانعی برات نیست و تو ازشون   رد میشیتعجب

چطوری رفتی اونطرف را هنوز خودمم نفهمیدممتفکر

امروز همه اش نگاه می کنی به تلویزیون و دست می زنی تا میزنم یه شبکه که آهنگ شاد گذاشتن توهم شروع می کنی دست زدن و تا آهنگ تموم میشه جیغ می کشی و به من نگاه می کنی...

منم همه اش بین شبکه های آهنگ در حرکتم تا صدای شما درنیاد از خود راضی

فسقلی مشغول بازی با توپ هاشقلب

فدای نگاه کردنت بشم منقلب

جون منی فسقلیبغل

تازه از بیرون برگشتیم و شما داری زیرلیوانی ها را میخوری و کلی خوشحالیمتفکر

این روزا همه اش جلوی میز آرایشی و داری با اتو و سشوار بازی می کنی البته بیشتر مارکشون را میخوری ،آخه فسقلی چرا هرچی را می بینی میخوری؟مگه همه چی خوردنیه؟!!!قلب

یه مدت بود مودممون اذیت می کرد و هروقت شما میخوابیدی نمیتونستم کانکت بشم و بیام نت تا خاطراتت را بنویسم وقتی ام بیدار هستی که اصلا نمیذاری پای کامپیوتر بشینم جیغ می کشی تا بغلت کنم وقتی ام بغلت کردم میخوای بکوبی روی کیبورد که وقتی نمیذارم گریه می کنینگران

چند روز پیش که مثل همیشه رفتیم استقبال بابایی دیدم بابا هدیه به دست اومد ..

یه کارت روی هدیه بود که بابا نوشته بود"برای راحتی عشقم"

خیلی ذوق کرده بودم و تند تند بازش کردم بــــــــــــــله توش یه مودم جدید بود 

اینم مودم جدیدمونه از خود راضی

ممنون همسر عزیزم به خاطر هدیه ات تو بی نظیری636019_1237379fdqxrvb3f.gif

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان الینا
5 مرداد 92 19:17
سلام عزیزم دختر منو شما دقیقا تو یک روز دنیا اومدن
fati_k21
5 مرداد 92 19:23
قربون خنده هات......عزیزمی شیطونک خودم...
خاله هانیه
5 مرداد 92 22:16
الهی من قربونت بشم که انقدر شیطون شدی فدات بشم کلی شیطونی کن فقط مراقب خودت باش. دست بابایی مهربون هم درد نکنه که کادوی خوشگل خریده واسه ابجیه خوشگلم
آفتاب
6 مرداد 92 10:14
شما خیلی نانازیا.به دوربین نگاه میکنی ذوق میکنی دوست دارم ببوسمت.خوشبحاله مامانی که از هر فرصتی استفاده میکنی برای بوسیدن


عزیزم عکسهایی که اونجاست اینجا هم گذاشتم اگه مطلب جدید گذاشتم حتما رمز را بهت میدم.
محراب و مليكا
6 مرداد 92 10:36
خاله قربونش بشه دوست عزیز مليكا در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم به وب دخترم بیاین ( آرشيو مطالب ) و لطف و مهربونی خودتونو از ما دریغ نکنید. كد 576 رو به 20008080200 پيامك كنيد . اگه قبلا از شماره خودتون راي دادين لطف كنيد از يه شماره ديگه برا دخترم بفرستيد . امروز كه نتايج رو ديدم رتبم خيلي پايين بود حقيقتش دلم خيلي شكسته . لطف كنيد به دخترم راي بدين و اگه ميشه به دوستان و آشناهاتون هم بگين به دخترم راي بدن كد 576 . ممنون كه دلم رو نشكستين http://mehrabmanezendege.niniweblog.com/
عاطفه
7 مرداد 92 12:42
چقدر پرده هات چرک و سیاهن


میخواستم ببینم فضولم کیه؟!
مامانی
9 مرداد 92 13:06
وای چقدر درسا خانوم بزرگ شده . ای شیطون... هر وقت کاراشو میخونم همش با خودم میگم چقد مثه فندقی منه!
مامان پاتمه
9 مرداد 92 14:08
به به چه هدیه مبارک باشه
طلوع
10 مرداد 92 14:12
واسه خانوم (عاطفه) مینویسم:
عاطفه جان آدم پرده های خونش چرک و سیاه باشه اشکالی نداره با یه اب و صابون پاک میشه ! خدا نکنه دلامون انقدر چرک و سیاه بشه که جرات کنیم خیلی راحت دل دیگران رو بشکنیم که این سیاهی دل به این راحتی ها پاک نمیشه!!!!!!!!! بیا با هم پرده های سرای دلمون رو بشوریم عاطفه جان که یه دل پاک (دل کسی رو نمیشکنه)


خیلی قشنگ گفتی.
فائزه
11 مرداد 92 23:17
سلام نمیدونم الان باید ازتون عذر خواهی کنم یانه؟؟؟ وبلاگ درسا خیلی قشنگه من از اون اول اول وبلاگشو خوندم ولی نظر نذاشتم چون نمیدونستم توی وبلاگی که مامانا نظر میذارن چی باید میگفتم من یروز اتفاقی با وبلاگ درسا برخورد کردم در کل شاید زیاد با بچه ها نباشم چون زیاد علاقه ای ندارم ولی واقعا درسا رو دوست دارم این موضوع رو هم واقعا میگم چون اصلا از حرفای کلیشه ای خوشم نمیاد. من هر سری که میام نت به وبلاگ درسا سر میزنم که ببینم پست جدید داره یا نه؟؟هر جا بچه ای اندازه درسا میبینم یاد درسا میافتم به منم سری بزن اعتماد به سقفم میدونم تبادل لینک؟؟؟ مر30
آفتاب
12 مرداد 92 12:40
سلام شما کجاییید؟ما دلمون پوسید.مامانی نمیدونی مگه به درسا وابسته شدم؟
مامان آرشیدا
12 مرداد 92 23:17
عسیسم من از روی کارای تو منتظر کارای آرشیدا آخه 1 ماه بزرگتری و دقیقا آرشیدا کاراش رو تو ست شما انجام میده و من هی از کارای تو ذوق رده میشم وووووووووووووووووووی الانم وایستادی؟ مبارک واقعا این کارشون حشن گرفتنیست
مامان ستیانفس
13 مرداد 92 13:58
آفرین به این دخملی ناز که با این زودیا تنهایی سر پا مونده میبوسمت عزیزم