درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

تولد محمد سام

1392/5/19 20:57
نویسنده : مامان آرزو
2,435 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر کوچولوی من 385119_rainbowed.gif

فندق کوچولوی من سه هفته از هشت ماهگی شما گذشت و من هیچی نفهمیدم 

شیطونی هات که تمومی نداره و ایشالا که همیشه سالم باشی و شیطونی نکنی 636019_1237379fdqxrvb3f.gif

دیروز عید فطر بود اولین عید فطری که تو هم کنارمون بودی عیدی برای شما و دایی کوچولو موبایل باب اسفنجی گرفتم که خیلی هم استقبال کردید

رابطه شما و دایی روز به روز بهتر می شه و دارید همبازی های خوبی برای همدیگه می شین

فقط گاهی وقتا شیطون میره تو جلد دایی کوچولو و شما را میزنه البته خیلی آروم و انگار بیشتر میخواد من را ناراحت کنه تا به شما آسیبی برسونه که به نظرم بهتره از این به بعد دیگه دعواش نکنم تا اونم با شما کاری نداشته باشهدایی با شما خیلی مهربونه هرچی میخوره برای شما هم میاره و اگه ببینه شما داری کاغذ یا پلاستیک میخوری ازت می گیره و به من و مامانی میده البته بعضی وقتا هم تو عالم بچگیش وقتی باهات بازی می کنه وسایل خطرناکی بهت میده مثلا دیروز که با ماشینش بازی می کرد چرخ ماشینش را درآورد و گفت: دوسا بیا!!!!!!!و من خیلی خوش شانس بودم که همون موقع چشمم به شما افتاد و چرخ را ازت گرفتم و یه نفس عمیق کشیدم و بهش گفتم که دیگه از این چیزهای کوچولو بهت نده527919_bujcdvf48m9w69wp.gif توام خیلی به دایی علاقه داری وقتی چند روز نمیریم خونه مامانی بهانه گیر میشی و همه اش غر میزنی و وقتی میریم اونجا با دیدن دایی جیغ می کشی و ذوق می کنی اونم که از دوری شما دلتنگ شده میگه: دوسا بغل... و شما همدیگه را بغل می کنید و ما محو این عشق زیبای کودکانه تون میشیم و لبخند می زنیم

کوچولوهای دوست داشتنی امیدوارم همیشه همین طور همدیگه را دوست داشته باشید و مراقب همدیگه باشید خیلی دوستون دارم

یک هفته ای میشه که یاد گرفتی سَق می زنی تشویق

نمی دنی چه صدای خوشگلی داره و چقدر جذااااااابه دایی هم وقتی اندازه تو بود یاد گرفت اینکارو انجام بده و من کلی ذوق زده شدم وقتی شما هم یاد گرفتی 

چند روز قبل که خونه عمه عصمت افطاری دعوت داشتیم بهت شلیل دادم و تو خیلی خوشت اومده بود بعدش اسهال گرفتی و فکر می کردم به شلیل حساسیت نشون دادی شب قبلشم یکم سرد بود خونه حدس می زدم ممکنه سرما خورده باشی دیروزم خیلی بهانه می گرفتی انقدر که مجبور شدیم با بابایی ببریمت بیرون تا خوابت ببره و گریه نکنی تا اینکه چند دقیقه پیش متوجه یه مروارید کوچولوی دیگه تو دهنت شدم که داره از بالا در میاد و معلوم شد که اسهال و بی قراری دخترکم از چیه..

امیدوارم که دندونت به راحتی دربیاد و زیاد اذیت نشی دخترکم...قلب

over44.gif رویش سومین دندونت مبارک over44.gif

شب آخر ماه رمضون تولد محمد سام بود ...

تزئینات تولدش را من انجام دادم و صبح دوتایی رفتیم خونه عمه و همه را وصل کردیم بعدشم اومدیم خونه و شما استراحت کردی 

با تجربه ای که از جشن دندونیت به دست آورده بودم می دونستم که شما تو شلوغی گرمت میشه و کلافه میشی و هیچ همکاری نمی کنی تا ازت عکس بگیریم و همه اش گریه می کنی اینه که تصمیم گرفتم قبل از رفتن با لباس خوشگلی که عمه برات دوخته بود و دامن نازی که خودم برات درستش کرده بودم چند تایی عکس ازت بگیرم ،اولش از دامن خوشت نیومد آخه یه جورایی تو دست و پات بود و مانع حرکت کردنت میشد برای همین یکم گریه کردی 

الهی فدات بشم دخترکم گریه نکن دیگه نگران

اما تا نانای گذاشتم بی خیال گریه شدی واومدی جلوی تلویزیون تا نانای کنی خوشگلمماچ

آهنگ تموم شده و شما درحال اعتراضیاز خود راضی

لباس خانومی از پشتخجالت

عروس خانوم درحال دست دسی کردن..ماچ

درحال خوردن شصتت هستی،فسقلی یه مدته همه اش شصتت را میخوری کلافه

درحال آواز خوندن وااااااااااای چه صدای قشنگی داری خوشگلهماچبغل

الهی من فدای ژست خوشگلت بشم عزیزم قلب

عاشق این عکست شدم الان شده بک گراند کامپیوترمبغل

چشمم به گوشواره ات خورد یه مطلبی یادم افتاد گوش سمت راستت عفونت کرده و پشتش بدجوری شده هرروز پماد میزنم و مراقبت می کنم و همه اش هم به خودم میگم چه اشتباهی کردم گوشت را سوراخ کردم ،خدا کنه زودتر خوب بشه وگرنه بابایی من را بیچاره می کنهنگران

داشتیم دالی بازی می کردیم تا یکم بخندیاز خود راضی

فدای خنده هاتماچ

خیلی ناااااااااااااااااااااااازیماچ

میشه شصتت را نخوری گریه

مژه

محمد سام که عکست را دیده بود میگفت این عروسه؟ منم گفت بله عروس خوشتل خودمهبغل

وارد هشت ماهگی که شدی دستت را به میز و بقیه وسایل می گیری و روی پنجه پات وایمیستی تا دستت به بقیه وسایل برسه و ازسعی می کنی از هرجایی بالا بری و اگه نتونی میز را میخورینیشخند

ذوق کردی و داری  دَ دَ نَ نَ میخونی

لبهات را که اینطوری می کنی بهت میگیم "ننه کلوم"

این عکستم خیلی دوست دارم از خود راضی

کوچولوی نانازی من عاشقتمماچ

وقتی چهار دست و پا می رفتی نمای دامنت خیلی بیشتر میشد

مامان فدای چال لپت بشه خوشگلهماچ

مهمونا که اومدن و افطاری را خوردیم شما شروع کردی به غر زدن و هرکاری هم کردم آروم نشدی و من همه اش تو اتاق بودم و بهت شیرمیدادم تا اینکه عمه عصمت بغلت کرد و یکم باهات بازی کرد و تونستم تو جشن شرکت کنم ،اما نشد یه عکس از شما و کیک بگیرم و همه اش گریه می کردی و غر میزدی ..

بعد از این عکس رفتیم تو اتاق و بهت می می دادم و یکم شاد شدیبغل

درسا خانوم با تاج انگری بردز که مامان براش درست کرده خجالت

تو بغل عمه عصمت جلوی کولر وایستادین تا شما کمتر بهانه بگیریقلب

فدات بشم که انقدر قشنگ به دوربین نگاه می کنیماچ

زحمت این عکسها را مریم کشید و برامون میل کرد مجبور شد حجمشون را کم کنه و یکم عکسها بی کیفیت شدن ببخشید دیگهخجالت

فدات بشم نمیشد تا آخر مهمونی همین طور بخندی؟!

اینجا هم عمه اشرف باهات بازی می کرد تا بهانه نگیریقلب

برای شلوغ نشدن این پست عکسهای مربوط به تولد محمد سام را تو ادامه مطلب میگذارم ...

امیدوارم که سالهای سال شاد زندگی کنه و تولد 120 سالگیش را براش جشن بگیریمماچ

کیک تولد که قرار بود قرمز باشه اما انگاری آقای شیرینی فروش کور رنگی داشته!!!!

هدیه های محمد سام..

سام کوچولو تولدت مبارک

کلاه های تولد 

چنگال های کیک

تولدت مبارک که پشتش نوشته بود نوش جان و سر سفره گذاشتیم

پرده انگری برد و کتاب های رنگ آمیزی که عمه برای شما و پوریا گرفته بود 

ریسه تولدت مبارک و اسم محمدسام و عدد تولد و ریسه انگری بردزهای بزرگ

یه ریسه هپی برز دی دیگه

گیفت بچه ها که عمه برای همه کتاب خریده بود

قاشق و چنگال

سفره افطار

نوشابه ها

بادکنک ها که چشم و ابرو و.... را خودم دستی درست کردم و خیلی ناز شده بودن فقط حیف که بادکنک معمولی پیدا نکردیم و ناهماهنگی پیش اومد

.

بشقاب انگری برد و انگری بردهای کوچولوی روی کیک

حسن ختام این پست یه عکس دسته جمعی از سمت راست به چپ

عمو مجید،مریم،مهشید،بابا ،پوریا و عمه الهه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

آفتاب
19 مرداد 92 21:45
مامانی خیلی هنرمندی.راستی عکس گریه ی درسا رو نذلر بخدا دلم کباب میشه
خاله هانیه
19 مرداد 92 22:06
الهی من فدات شم جیگر خاله با این دامن خوشگلت . تولد محمد سام مبارک باشه . دست مامانی هنرمند هم درد نکنه با درست کردن تم های ناز خوب دیگه ابجیه منه دیگه خاله جون خیلی دلم برات تنگ شدههههههههههههههههههههههههههههههههه نمیدونی چقدر
پرنسس
20 مرداد 92 2:35
وای چه لباس قشنـــــــــــــــگی آفرین به این عمه خانومِ هنرمند و مامانِ با سلیقه چقد واسه تولد زحمت کشیدید دستتون درد نکنه همه چیش عالی بود خسته نباشید راستی درسا اون عکست که داری به تموم شدن آهنگ اعتراض میکنی عالیییییی بود یعنی بوس بوس لپ گوگولیه من
سنا
20 مرداد 92 12:19
سلاااااااااااااام چه طوری؟مبارک باشه تولد محمد سام و دندونی درساخانم و به به به لباس نازش میشه بهمون بگی دامنشو چه جوری درست کردی؟منم واسه نی نیمون درست کنم؟ مامان درسا شما وقت نکردید جواب کامنتم رو بدید یاهنوز دلخوری؟ البته ما دوستایه خیلییییییی صمیمی هستیم من راهنمایی هایی که بهم میگفتی رو هیچ وقت فراموش نکردم و خیلی هم دوستت دارم
آفتاب
20 مرداد 92 15:28
خیلی دوست دارم مثل قبل حداقل ماهی یبار باهات درارتباط باشه.دلم برای آبجیم تنگ شده
آفتاب
20 مرداد 92 18:28
مامانی معلومه از چیزی دلخوری.هیچی نمیگی.چرا اینجوری شدی نازم.انگار تو دلت برای ما تنگ نمیشه


نه عزیزم دلخور نیستم فقط خسته ام. دخملی هم نمیذاره جواب بذارم فقط می خونم و تایید می کنم.
آفتاب
20 مرداد 92 20:56
یادت باشه دوست دارم اینجا این وبت حسه زندگی به من میده
سنا
21 مرداد 92 19:46
نیلوفر/مامانه روژینا
22 مرداد 92 3:20
وااااای چه دامن خوشملی.لباست مبارک گلم. فدا ژست گرفتنت بشم که دلو میبره. مامانی خسته نباشی بابت طراحی تم تولد محمد سام جون وهمچنین دامنه خوشگله دخملی.
مائده(ني ني بوس)
22 مرداد 92 16:39
خييييييييييلي لباس خوشدلي داري خاله مخصوصا با اون دامن پف پفيتهمينجوريش خوردني هستي ماماني هم كه اينارو تنت ميكنه كه ديگه نگو
مامان گلی
24 مرداد 92 18:20
مامانی سلام.
پس خداروشکر دایی جونی با درسا خیلی راه میاد و هواشو حسابی داره
به به خوشکل خانوم چه لباس نازی پوشیده.دست عمه جونی و شما درد نکنهعروس شده درساجونی.واقعا نای نای هم میکنهالهی بگردم.ماشالاه دخترت خیلی زرنگه.اسپند دود کن.
عکسهای قشنگی گذاشتی.
مامانی یه سوال اولین دندون درساجون کی دراومد.کی تونست رو پاهاش وایسهمنظورم برا اولین باره


6 ماه و سه هفته و شش روزش بود که تنهایی وایستاد و دندونشم 7ماه و سه هفته و چند روزش بود که درومد.
آرشیدا
25 مرداد 92 18:17
وووووووووووووووووووووی خدای من واقعا لباسش خوشمله حالا هی هنرمندی تو بکوب تو سر ما ای بلا خیلی باحال شده عکساش مدل توتو هست لباسش؟؟
آرشیدا
28 مرداد 92 17:09
از ما قهری؟؟؟؟؟؟؟؟
نه دیگه پیش ما میای و جواب پیامهامونم که نمیدی؟ پرشیده بودم لباس درسا جونی مدل توتو هست


سلام عزیزم دامنش تو تو هست
سه بار اومدم وبلاگت ولی درسا نذاشت نظر بذارم