درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

12 ماهگی

1392/9/8 17:28
نویسنده : مامان آرزو
838 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نانازم سلام..قلب

خوشگل مامان روز تولدت یعنی جمعه یکم آذر با بابا رفتیم قنادی و برات کیک گرفتیم...

هرچی هم گفتن براش تولد گرفتی دیگه کیک نمیخواد من گوش نکردمساکت

وقتی برگشتیم شما لالا کردی و بیدار که شدی مامانی و دایی جونا اومدن خونمون...

دایی عاشق تولده و کلی باهمدیگه بازی کردین و شما ذوق کرده بودیقلب

12 ماهگیت هم تموم شد و وارد ماه 13ام زندگیت شدی عزیز دلم....

ایشالا که 1200امین ماهگرد تولدت را جشن بگیریم ...

تا شما بهم گیر ندادی تا از پای کامپیوتر بلندم کنی بریم سراغ عکسها:

دختر نازم روز یکم آذر لباس پوشیده بریم کیک بخریم...

آره خودش را بوس می کنهقلب

فدات بشم که انقدر کلاه بهت میاد نانازیماچ

چند تا قنادی رفتیم همه کیک هاشون ساده بود این یکی ماهی داشت و یکم بهتر از بقیه بودناراحت

به کجا خیره شدی نانازیمتفکر

مامان عاشق این لباسته هم رنگش خیلی نازه هم مدلش مامانی هم زحمت کشید یکم بلند ترش کرد دیگه عالی شده قلب

دایی کلی ذوق کرده بود و هی اصرار می کرد شمع را روشن کنیم

عشقای کوچولوی من 

درساجونم تعجب کردهقلب

از اولشم میخواستم شمع 12 بذارم بابایی می گفت نه یکسالش میشه!!!

نمی دونم چرا دوتایی تون لباهاتون را این شکلی کردینمتفکر

شیطونکابغل

تولد 12 ماهگیت مبارک نانازمماچ

تا شمع ها را روشن کردیم گفتی جیز و ترسیدی رفتی بغل باباییاز خود راضی

برام خیلی جالب بود که بدون اینکه بهت بگیم دست نزن خودت متوجه شدی که جیزه!!!!!!!

دخترم با تعجب به شمع ها نگاه می کنه و دایی جونشم همه اش میگه دوباره دوبارهمتفکر

فدات بشم که اینطوری نگاه می کنی عشقمماچ

دخملی در حال شیطونی کردناوه

دخملکم انقدر خوب بلدی وقتی کسی حواسش به شما نیست جلب توجه کنیقلب

مثلا اینجا که کسی حواسش نیست میگی دست دست و دس دسی می کنی و دلبری می کنیبغل

یه عکس خوشگل با دایی بزرگه.....

درسای متعجب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

آفتاب
8 آذر 92 18:14
اول؟
آفتاب
8 آذر 92 18:15
دارم میرم بیرون زود میام میخونم نظر میدم باشه؟
مامان آرزو
پاسخ
عزیزم درسا اصلا نمیذاره پای کامپیوتر بشینم وقتی خوابه میام که اونم انقدر کار دارم که تموم نشده بیدار میشه ولی در اولین فرصتی که تونستم خبرت می کنم
آفتاب
8 آذر 92 20:07
سلام صد سلام به درسای خاله.مامانی فعلا باتو کاری ندارم با درسا جونم هستم.وای خاله چه دلبری شدی با این لباست دست مامان جون درد نکنه.خیلی خوشگله.12ماهگیت مبارک خاله جونم.درسا جونم خیلی تغییر کردی.از نظر قیافه هم خیلی خوشگلتر و ناز تر شدی در کل نازه خاله ای تو.درسا جونم خودتو میبوسی؟جونه من بیا 1ماچ خاله روبده.منو ببوس
آفتاب
8 آذر 92 20:07
باشه پس من منتظر خبرت هستم
خانمی(زیبا یارم تقدیم به تو)
8 آذر 92 21:07
یکسالگیت مبارم درسا جون. کیکیتم خیلی نازه. انشالله سالهایی سال کنار مامان و بابای مهربونت تولدتو جشن بگیری. راستی درسا،جوراب شلواریت خیلی قشنگه زیبا یارم،تقدیم به تو
خاله هانیه
9 آذر 92 1:17
جیگرتو عسل من ماشالا چقدر ناز شدی درسای خالههه . چقدر صورتی بهت میاددددددددددددددددددد ایشالا تولد 120 سالگیت عسل خانم
مامان هلیا
9 آذر 92 12:15
12 ماهگیت مبارک نانازم. چقدر ماشاللا ماه شدی. درسا هر روز داری خوشگلتر می شی خاله، چقدر موهات بلند شده. هلیا هم روی کیک سیسمونیش دو تا ماهی داشت که براش نگه داشتم. دقیقا شبیه ماهی های کیکت. ماچ بوس درسای دوس داشتنی
آرشیدا
9 آذر 92 13:15
عزیزم ماشاله خاله هر روز بزرگتر میشی داری زیباتر میشی ماشاله لباستم خیلی نازه خیلی هم بهت میاد میبوسمت
نیلوفر/مامانه روژینا
12 آذر 92 2:13
بازهم تولد تولد تولدت مبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک. انشالله تولد 12000000000 ماهگیتو جشن بگیری. دست مامان و بابای مهربون هم درد نکنه که دوباره برای ناز دخمل تولد گرفتند عکسها هم با دایی کوچولو خیلی خیلی قشنگه. دوتا شیطونک بامزه خوردنی هستند. خاله جونی خیلی دلم میخواد ببینمت و برای منم از این دلبریها که مامانت میگه بکنی ومن بخورمت
نیلوفر/مامانه روژینا
12 آذر 92 2:21
عزیزن خصوصی
جیران بخشنده
13 آذر 92 10:16
دوباره دوباره یه بار فایده نداره برای بار دوم تولدت مبارک درسای نازم
مامان آرزو
پاسخ
مرسی خاله جون