16 ماهگی عشقم
عشق مامان سلام
سه ساعت دیگه سال تحویل میشه و من هنوز کارهام تموم نشده ...
کلماتی که یاد گرفتی:
نی نیت را میذاری روی بالشت و میزنی پشتش و میگی : بسابه
لباسهات را میاری میدی بهم و میگی: بی ییم دَ دَ
میای پیش بابا که پشت کامپیوتر نشسته و میگی : بی شینم
میگم بگو آرزو و شما میگی : آدوو
میگم بگو حمید و شما میگی : مَمید
میگم بگو زهرا و میگی: ده تادایی هم همین را میگه
زودی اومدم عکسات را بذارم و برم تا سال 93
این بازی که با بابایی انجام میدی
خیلی هم دوسش داری
چه اصراری داری دستت را دربیاری قرطی شدیااااااااااا
بله بالاخره موفق شد قرطی خانووووووووووم
اینم درسا خانووووووم با کیف و کفش مامانی
کلی وقت اینا را پوشیده بودی و تو خونه برای خودت راه میرفتی و میخندیدی
این کارت پستال های عیدت هستش که امسال قراره به عمه هات بدیم
اینم جای پای شما یادگاری
وقتی داشتیم به دستات رنگ می مالیدیم با تعجب نگاه می کردی و یکمی هم همکاری می کردی و خودت دستت را میذاشتی روی کاغذ و وقتی دستت را شستم با تعجب نگاه می کردی که رنگا کجا رفته
مدتها بود از بابایی خواسته بودم یه زومکن و چند تا کاور آ4 بخره تا من یکسری وسایلت را اینجا بذارم و بالاخره موفق شدیم تو خونه تکونی خیلی از برگه های تم تولد و دندونی و کلی چیزای دیگه را توش جا بدیم اینم کارت پستال و شکل قمر در لحظه دنیا اومدنته
وقتی تو شکمم بودی
لباسهای نوزادیت
تقویم 92 که پشتش به عکسه و اولین باری که موهات را خانوم ارایشگر قیچی کرد
اون بادکنک که در اولین رستورانت بهت دادن و بادی که اولین بار پوشیدی
و مجددا لباس نوزادیت
فسقلی های شیطونم تو فروشگاه که همه فکر میکردن دوقلو هستن
فدای هردوتاتون بشم که دلم میخواست دایی هم پسرخودم بود و وقتی این لباسهاتون را می پوشین هردوتاتون خوردنی میشین و تو فروشگاه از بس خانوم و آقا بودینهمه عاشقتون شده بودن و همه اش می پرسیدن وااااااای چه نازن دوقلو هستن و ما می گفتیم بله
و حسن ختام این پست یه عکس از دخملکم که روی میز اتو خوابیده و شیطونی می کنه
فدات بشم عزیزم ایشالا سال خوبی داشته باشی و ازچشم بد دور باشی
ایشالا همیشه خنده روی لبت باشه و شاد باشی خوشگلم
دوستای گلم امیدواریم سال خوبی داشته باشید
پیشاپیش سال 93 برشما و کوچولوهای نازتون مبارکباد