جشن تولد 2 سالگی

سلام عشق مامان

بالاخره ربيع الاول شد و پنجم دي روزي كه قرار بود تولد دوسالگيت را باعمه ها و عموجون و دايي ها و مادربزرگ ها و پدربزرگهات جشن بگيريم فرا رسيد

از يك هفته پيش خيلي از چيزهايي كه لازم بود را درست كردم 

بيسكوييت هاي كيتي؛تم تولد ؛گل هاي رز سيب زميني؛سيب زميني و هويج قالب زده شده براي سوپ كه گذاشتم فريزر تا روز تولدت؛سيب زميني قالب زده سرخ شده چيپسي خلاصه بيچاره كردم خودم

تم تولد امسال نازدار خانوووم كيتي بود كه مامان عاااشقششششششه

همه كارهاي تم را خودم تنهايي انجام دادم و سعي كردم يكم بهتر از پارسال تزيينشون كنم 

عشق كوچولوي من تو اين چند روزي كه كلي كار سرم ريخته بود شما آروم و بي سروصدا ميخوابيدي جلوي تي وي و كارتون تماشا مي كردي فقط مشكلم باشما غذاخوردنت بود وگرنه خيلي خانوم بودي و وقتي صدام مي كردي كه بيام پيشت و ميگفتم ماماني كار داره شما كارتون تماشا كن خيلي خوب باهاش كنار ميومدي و گريه نمي كردي منم راحت و بي دردسر به كارهام رسيدمممنونم دختر خوشگلم

يه روزم گذاشتمت پيش ماماني وبادايي رفتيم يكم خريد كرديم و وقتي برگشتم ديدم داري بهانه مي گيري اومد دنبالت و شماهم پريدي تو بغلم و دلت تنگ شده بود

و گويا قبلش ميگفتي مامان آلوزو ميخام آلوزو ميخام

فداي اون دل كوچولوت بشم با اون آلوزو گفتنت عزيز دلم 

چند روزي بود صبحها زودتر بيدار ميشدم تا شما خوابي كارهاي تم رو انجام بدم بااينكه بي سرو صدا كارهام و انجام ميدادم اما شما حس مي كردي كنارت نيستم و سريع بيدار ميشدي و صاف ميومدي تو اتاقت و من و ميديدي كه مشغول درست كردن تم تولدتم و ميگفتي تَلَبُدِ منه؟ و منم يكي يكي برات توضيح ميدادم كه هركدوم چي هست و به چه كاري مياد و شما باذوق نگاه مي كردي و بعد دوتا پيشي بهت ميدادم و سريع جمعشون مي كردم تا شروع به بهانه گيري نكني عشقم

درساي نازم مامان تمام تلاشش را كرد تا جشن تولدت به بهترين نحو انجام بشه من كه حسابي راضي بودم همه چيز به جز كيك عاااالي بود و براي من روز پرخاطره اي شد عشقم ايشالا كه ساليان سال تولدت را جشن بگيريم و هميشه سالم و سرحال تو تولدات بامامان همكاري كني 

درساي نازم تولدت مبارك

بريم سراغ عكسهاي تولد درسا خانوم

نازگل صبح روز تولدش که پیشی هارا اینجوری چیده و میگه گتار پیشیه

روز قبل تولد که خاله نیلوفر زحمت کشیده بود با بچه کوچیک اومده بود به من تو کارها کمک کنه و واقعا اگه نبود من دست تنها چیکار می کردمفقط حیف که تو با روژینا بازی نکردی و همه اش باهاش دعوا می کردی و هلش میدادی و میزدیش و کلی ناراحتم کردی آخرم شما را فرستادیم خونه عمه عصمت و روژینا هم تنهایی بازی کردو قبل از رفتنشون شما اومدی خونه 

نیلوفر جون از زحماتت واقعا ممنوم عزیزم خوشحالم که دوستی به خوبی تو دارم

این متن کارتت ناز گلم

کارتهای تولدت را اینجوری تزیین کردم و دادم به مهمونا عشقم

چند روز قبل تولد مامانی درحال آماده سازی تم ،اینم کلاه تولدته

لیبل میوه و پاپ کرن و تزیینات میز تولد

عدد تولد درسا ناناسی

ولکام جلوی در ورودی

فلش تولد

پاپ کرن قطاری

بیسکوییتهای کیتی(خودم پختم و تزیینشون کردم)

چاقوی برش کیک 

حلقه دستمال سفره کیتی

لیبل های پارچ

لیبل های قاشق

لیبل نوشابه و دوغ

برگه یادگاری که یادم رفت قبل از نوشتن عکس بگیرم و عکس طراحی شده اش رو گذاشتم عشقم

ریسه عکسهای درسا ناناسی

اینم ریسه عکسهای هرماه درسا خانوم از نمای نزدیکتر

تزیینات خوراکی های تولد و ریسه هپی برز دی درسا خانوم 

که وقتی ازخواب بیدار شد و چشمش به اینا خورد گفت اینجا تَلَبُدِ منه

کیتی های دست و پادار 

ریسه هپی برز دی،ریسه اسم درسا خانوم و تزیین زیبای بادکنک توسط باباحمید

عروسک قشنگم قبل از اومدن مهمونا

اینم کیتی هایی که به دخملی دادم تا اجازه بده موهاش را خوشگل کنم

فدای ژست قشنگت

اینم یه بوس برای مهمونای وبلاگیمون

قبل از آوردن کیک چون خانومی بداخلاق بود براش شیر درست کردم و خانوم امر فرمودن که محمد سام باید بهم شیر بده و محمد هم با همه شیطونیش انقدر دخمل ناناز را دوست داره که نشست و شیشه خانوم گل را نگه داشت و همه هم با ذوق نگاهشون می کردن  

کیک تولد درسا خانوم ،با اینکه عکسش را برای اقای قناد فرستادم اما خاااااااااااک برسرش با این کیکی که درست کرده حسابی اعصابم را بهم ریخت و اگه خودم برای تحویل کیک میرفتم عمرا همچین کیکی را قبول می کردم بعدش با بابایی کلی وقت گذاشتیم و یکم تغییرات دادیم و بیشتر شبیه به کیتی شد

اینم حاصل زحمات من و باباییه گل نازم

فسقلی های نازم درحال خوردن پاپ کرن

نازگل خندونم 

اینم عکس سه نفره از بچه هایی که تو تولد حضور داشتن

بابایی شمع رو روشن می کنه تا خانوم طلا فوتش کنه

نازگل مامان که از دور میخاد شمع تولدش را فوت کنه

بالاخره راضی شد بیاد جلوتر و شمع دوسالگیش را فوت کنه

یه عکس از خانواده سه نفرمون تو دومین تولد دخملک دو ساله مون

یه عکس سه نفره دیگه با دوربین مریم جون

اینجا دارم به دخملی میگم که کیک تولدش را ببره

دخملی بعد از بریدن کیک تولد 2 سالگیش

هدیه های نازگلکم

هدیه دایی محمد که دخملی خیلی ذوق داشت برای باز کردنش

مریم جون ،عمه اشرف،درساخانوم،مهشید،عمو رضا و دایی فسقلی که تو همه عکسها شرکت داشت

اینم هدیه قشنگ عمه اشرف که عاااااااااشقشییییییی

اينم اولين عكست با عمومجيد كه خيلي خيلي دوستت داره 

اینم عکس مامان بزرگ و بابا بزرگت که بازهم شما نیومدی و بابایی به نیابت از شما باهاشون عکس گرفت 

مامان و بابای مهربونم و داداش کوچولوی نازم دخملی هم سرگرم بود و حاضر نشد باهاشون عکس بگیره و من به نیابت از فسقلی باهاشون عکس انداختم

اینم هدیه مامان جون و باباجون

 خب بریم سراغ عکسهای مربوط به سفره شام تولد درسا خانوم

مرغها را سیب زمینی گل رز سرخ شده و یسری هم مثل چیپس قالب زده بودم و سرخ کرده بودم و هویج را هم قالب زده بودم و پخته بودم 

سالاد الویه کیتی که هیچ فکری برای پاپیونش به ذهنم نرسید 

کاهو که با گل رز گوجه ای و گلهای هویج و ذرت تزیین شده ان

ژله های تزریقی توی جام که تزریق همه شون دقیقا 6ساعت پی در پی طول کشید و دستم حسابی درد گرفت و چون مجبور بودم ایستاده این کار را انجام بدم پاهامم به شدت درد می کرد اما تولد دخمل طلا بودش و باید همه چیز بی نقص و زیبا باشه 

اینم یه عکس دیگه از ژله های خوشگلمون ،زیرش ژله بستنی سفیده و گلها هم سرخابی 

دوغ و پارچ نوشابه تزیین شده با عکس دخملی

سیب زمینی و هویج توی سوپ هم همه اش قالب زده بود 

یه عکس دیگه از سفره قشنگمون

نوش جان های سفره که آخرش یادم افتاد

خیارشور را هم به شکل درخت کریسمس درست کردم و تولد شما هم فردای کریسمس بودش نازدار خانوم و برای مهمونامون خیلی جالب بود و کلی ازش تعریف کردن

سه جور سس برای سالاد درست کردم تا همه چیز باب میل مهمونامون باشه

فردای تولدت لباسهات را عوض کردم و یه کتاب بهت هدیه دادم تا باهام همکاری کنی

اینم کتاب رنگ آمیزیته که حاضر نشدی بذاریش کنار

ناز گل خوشتیپم

مثلا داره همکاری می کنه

این کامیون هدیه عمه الهه هستش عزیزم

اینم درسا خانوم و خرس خوشگلش که با تم ست هستش

و امااااااا این عکس که با کلی شکلک ازت گرفتم و ژستش از خودته و عاااااااشقشم 

این هم خیلی اتفاقی بودش اما تبدیل شد به بهترین عکست عشقم 

عشششششششششششششق منییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی 

چند تا عکس هم با گوشیم گرفتم ناناسی

داشتی کارتون تماشا می کردی

فدای اون چشمات که صدات می کردم نگاهم می کردی عشقم ببخش اذیتت کردمااااااا

اینم یه بوووووووووس خوشتل برای مامان و دوستای وبلاگیمون

فدای خنده ات ناز نازم

عشق منیییی عروسک قشنگم 

مرسی از همکاریت خانومی

اینم یه عکس از هدیه های درسا خانوم

ماهی هدیه مامانی و بابااحمد،یخچال هدیه دایی فسقلی،تخت نی نی هدیه دایی محمد

کامیون هدیه عمه الهه ،حوله تن پوش کیتی هدیه عمه عصمت،خرس هدیه عمه اشرف

عمومجید30تومن پول،مامان بزرگ و بابابزرگتم 80 تومن پول

خاله نیلوفر یه عروسک خوشتل،خاله هانیه هم یه دست لباس ناناسی که عکسش را قبلا گذاشتیم

با تشکر از همه که هدیه هاشون بی نظیر بود و درسا همشون را خیلی خیلی دوست داشت

دخمل طلا بعد از تعویض لباس حاضر نشد شلوارش را بپوشه اما کفش پوشیده

روز تولدت هم میخاستیم سه تایی بریم آتلیه که دیدم خیلی کار دارم و نمیرسیم و انداختم سه روز بعدش و سه روز بعدهم باکلی دغدغه و شیطونی رفتیم آتلیه و عکس سه نفره انداختیم که خیلی خیلی خوشگل شد و شما توی عکس خیلی ناااااااز خندیدی فقط حیف که عکس تکی نگرفتی و کلی اذیت کردی و بازم حیف که خانومه یه حاشیه خیلی بی ریخت انداخته دور عکس و فایل عکس را هم بهم نداد تا بذارم توی وبت 

اینم نازگل شیطونم قبل از اینکه خانوم عکاس تشریف بیارن