جشن هزار روزگی
درسای نازم سلام
عشق 1000 روزه مامان
هزاااااااااااااااااار روزگیت مبارک
دختر هزار روزه من یکشنبه مشغول کیک پختن شدم و برات یه کیک شکلاتی درست کردم و برای اولین بار از فر ماکروفر استفاده کردم برای پختنش و از قبل یه قالب طرحدار خریده بودم که با شکلات آب کرده تزیینش کنم و ظاهرش خاصتر از کیکهای معمولی بیرون بشهاما وقتی کیک داغ بود و گذاشته بودم که سرد بشه و از قالب جداش کنم شما رفتی و قالب رو بلند کردی و داغوووووونش کردی
هیچی دیگه خورده های کیک که به قالب چسبیده بود رو ریختم تو قسمت دایره ای شکل وسط و چون کیک اسفنجی و نرم بود راحت گردش کردم و دورش رول رول شکلاتی چسبوندم و برای روش هم با شکلات نوشته درست کردم و خلاااصه کیک قشنگی شد خودم خیلی دوستش داشتم مزه اش هم بی نهایت خوب شده بود
دوشنبه کارهای تزیینات رو انجام دادیم و قرار نبود کسی پیشمون باشه و من و شما و بابایی جشن کوچیک بگیریم بیشتر برای تغییر روحیه شما و خوشحال کردنت تو این روز و فوت شمع های هزار روزگی و آرزوی رسیدن به هزار سالگی اما شما دلت می خواست یکم شلوغ تر باشه و گفتی مهمون بیاد و بهانه گرفتی خلاصه از اونجایی که مامانی مدتیه زانوهاش رو عمل کرده و هرروز یکی از عمه ها پیشش هستن اون شب هم عمه اشرف بود و ازش خواستیم که بیاد پایین و ساعت نه بود که بابایی و عمه و مهشید اومدن و بعد از کلی عکس گرفتن شما شمع ها رو فوت کردی و کیک رو بریدی و رفتی دنبال بازی با هدیه هات و کلی بهت خوش گذشت عزیز دلم
سه شنبه دقیقا روز هزار روزگی شما بودش که باز هم کیک درست کردم و اینبار خداروشکر خوب درومد فقط شکلات قهوه ایم موقع اب شدن حواسم و پرت کردی سوخت و کم اومد فقط اندازه پاپیون کیک شد و شکلات سفید هم کم بود و خلاصه همه تلاشم رو کردم که خوب دربیاد و خداروشکر راضی هم بودم و قشنگ شده بود هرکی میدید می گفت چطوری درستش کردی و یه حس خوبی بهم دست میدادهرچند که کار خاصی نداشت اما همین که کسی این و می پرسید خوشم میومد
ظهر هزار روزگیت یه آتلیه خانگی درست کردیم و شما هم خیلی خوب همکاری کردی عکس گرفتیم و شمع ها رو فوت کردی و کیک رو بریدی و عصر رفتم و یه توپ کوچولو و یه ست آشپزخانه خیلی کوچولو که عاشقشونی و یادم باشه بعدا پیداشون کنم و ازشون عکس می گیرم و اضافه می کنم به پست هزار روزگیتخلاصه اینا رو خریدم که از طرف امیرحسین بهت بدم و رفتیم خونه مامانی ،دایی خواب بود منم رفتم آرایشگاه و برگشتم و تزیینات رو زدم و تولد رو شروع کردیم و بقیه رو هم با عکس دنبال کنیم،فقط این و بگم که خیلی تو این دوروز به شما و من خوش گذشت و خوشحالم که برات این جشن و گرفتم
یه توضیحی درباره تم دار شدن تولدت بگم که یه مشتری داشتم که این تم رو سفارش داد وقت طراحی خیلی ناز و خوشگل شده بود و من همون موقع تصمیم گرفتم چند تا آیتم کوچیک برات طراحی کنم و بقیه هم که تزیینات دستی هستش با کاغذ رنگی و مقوای رنگی و حاصل زحماتم شد این و اینم بگم که من اصلا نمیتونم تولد ساده بگیرمنه اینکه همه کارش باخودم هست و موقع چاپ کار مشتری اکثرا مال شما رو هم می برم چاپ و خیلی برام هزینه برنمیداره و از طرف دیگه هم بی نهایت عاشق تولد تم دار هستم و میخوام همه تمها رو برات بگیرم
تم هم زیاد هست ،حتی گاهی هوس می کنم پسرونه ها رو هم برات بگیرممخصوصا که به خاطر امیرحسین ازیکسری کارتونای پسرونه مثل بن تن و لاک پشتهای نینجا خوشت میاد و مینیون و باب اسفنجی هم که تم پسرونه هست رو خیلی دوست داری
صحبت به درازا کشید بریم سراغ عکسهای جشن هزار روزگی درسای نازم
عکسها رو با تزیینات شروع می کنیم ریسه عدد سن و ریسه تبریک و ریسه شخصیت
دور پیچ آبمیوه طرح تم
تزیین ظرف میوه با تاپر شخصیت تم و عدد سن درسای نااااااازم
این قیف ها رو با جعبه دستمال کاغذی و مقوای رنگی درست کردم اخه چاپ تم هزار روزگیت خیلی عجله ای شد و واقعیت اول قصد جشن خودمونی داشتم و بعد قرار شد چند نفری بهمون افتخار بدن و تو جشنمون شرکت کنن برای همین همون روز رفتیم خرید و اینا رو درست کردیم
اینم کیک پخت مامان
اینم نمای کلی از تزیینات و کیکی که خودم برات پختمش و هدیه هایی که من و بابایی برات خریدیم
تو بادکنک ها که رنگ تم هستن گاز کرده بودن و شما کلی باهاشون بازی کردی
این عکست و دوست دارم عشقم
اینجا هم خوشحالی از اینکه بادکنک ها از دستت فرار می کنن
درسا خانوم که می خواد بره و به قیفهای خوراکی دستبرد بزنه
فدای خنده ات بشم
یه سوتی هم مامان داده بود بگم طبق عادت که همیشه ریسه ها رو از چپ به راست می بندم ریسته فارسی رو هم اینجوری بستم و قبل از اومدن مهمونا و وقتی داشتم عکس می گرفتم متوجه شدم و درستشون کردم
درسای نازم عاشق برف شادی هست
ذوق دخترم تو عکس معلومه این ژستهاااااا کاملا طبیعی است
ایشالا همیشه همین طور خوش ذوق باشی عشقم و بشه راحت خندوندت
مشغول بازی با بادکنک هاش
این عکست رو خیلی دوست دارم
بالاخره مهمونا اومدن و درسا خانوم به کیکش رسید که برای خوردنش صبر و قرار نداشت
مشغول باز کردن هدیه هات
ست حیوانهای مزرعه سایز کوچک بودش که خیلی دوستش داری
یکی دیگه از هدیه هات ست دایناسور بودش
لحظه بریدن کیک هزار روزگی درسا خانوم
هزار روزگیت مبارک عشق من
شام هزار روزگی عسل مامان
اینم درسای هزار روزه مامان با لباس راحتی
خودت ازم خواستی که عکس بگیرم و ژستت کاملا طبیعی هستش
دومین جشن هزار روزگی درسا خونه مامان طاهره
عاااااشق این عکستون شدم
عاشق هر جفتتونم نفسای من هستید شما
امیرحسین خیلی خوشحال بود آخه گفتیم تولد جفتتونه
تو فوت کردن شمع ها کمکت کرد
گفتم بخندین اینم مدل خندیدنتونه
یکبار دیگه برش کیک هزار روزگی رو داشتیم
و اینجا هم به قول درسا مومَت داییه
اینم هدیه های هزار روزگی دختر نااااااازم
کیف باب اسفنجی از طرف خاله ام هستش که خیلی وقت بود قول بافتنش رو بهت داده بود و دیگه اون روز قسمت شد که بهت هدیه بده عزیزم ،کیف صورتی کیتی هم هدیه دختر خاله ام بود که اون روز اونجا حضور داشتن و بهت دادن گل سرها و کیف کوچولو و لاک ها هم هدیه مامان طاهره و دایی فسقلی بودش ،کیف مینیون هدیه مریم و مهشید بود که تو اون یکی جشن که خونه خودمون بود حضور داشتن یکسری هم چون من نگفتم مراسم چی هست موفق به خرید هدیه نشدن که حضورشون برامون هدیه بهتری بود ممنون از همه شون
و اما حسن ختام این پستمون
بای بای درسا خانوم با دوستای گلی که تا اینجا با ما همراه بودن دوستون داریم