درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

جشن هزار روزگی

1394/5/27 19:53
نویسنده : مامان آرزو
5,835 بازدید
اشتراک گذاری

درسای نازم سلامبغل

عشق 1000 روزه مامان 

هزاااااااااااااااااار روزگیت مبارک

دختر هزار روزه من یکشنبه مشغول کیک پختن شدم و برات یه کیک شکلاتی درست کردم و برای اولین بار از فر ماکروفر استفاده کردم برای پختنش و از قبل یه قالب طرحدار خریده بودم که با شکلات آب کرده تزیینش کنم و ظاهرش خاصتر از کیکهای معمولی بیرون بشهخندونکاما وقتی کیک داغ بود و گذاشته بودم که سرد بشه و از قالب جداش کنم شما رفتی و قالب رو بلند کردی و داغوووووونش کردیقه قهه

هیچی دیگه خورده های کیک که به قالب چسبیده بود رو ریختم تو قسمت دایره ای شکل وسط و چون کیک اسفنجی و نرم بود راحت گردش کردم و دورش رول  رول شکلاتی چسبوندم و برای روش هم با شکلات نوشته درست کردم و خلاااصه کیک قشنگی شد خودم خیلی دوستش داشتم مزه اش هم بی نهایت خوب شده بود راضی

دوشنبه کارهای تزیینات رو انجام دادیم و قرار نبود کسی پیشمون باشه و من و شما و بابایی جشن کوچیک بگیریم بیشتر برای تغییر روحیه شما و خوشحال کردنت تو این روز و فوت شمع های هزار روزگی و آرزوی رسیدن به هزار سالگی قویاما شما دلت می خواست یکم شلوغ تر باشه و گفتی مهمون بیاد و بهانه گرفتی خلاصه از اونجایی که مامانی مدتیه زانوهاش رو عمل کرده و هرروز یکی از عمه ها پیشش هستن اون شب هم عمه اشرف بود و ازش خواستیم که بیاد پایین و ساعت نه بود که بابایی و عمه و مهشید اومدن و بعد از کلی عکس گرفتن شما شمع ها رو فوت کردی و کیک رو بریدی و رفتی دنبال بازی با هدیه هات و کلی بهت خوش گذشت عزیز دلم

سه شنبه دقیقا روز هزار روزگی شما بودش که باز هم کیک درست کردم و اینبار خداروشکر خوب درومد فقط شکلات قهوه ایم موقع اب شدن حواسم و پرت کردی سوخت و کم اومد فقط اندازه پاپیون کیک شد و شکلات سفید هم کم بود و خلاصه همه تلاشم رو کردم که خوب دربیاد و خداروشکر راضی هم بودم و قشنگ شده بود هرکی میدید می گفت چطوری درستش کردی و یه حس خوبی بهم دست میدادهرچند که کار خاصی نداشت اما همین که کسی این و می پرسید خوشم میومدخندونک

ظهر هزار روزگیت یه آتلیه خانگی درست کردیم و شما هم خیلی خوب همکاری کردی عکس گرفتیم و شمع ها رو فوت کردی و کیک رو بریدی و عصر رفتم و یه توپ کوچولو و یه ست آشپزخانه خیلی کوچولو که عاشقشونی و یادم باشه بعدا پیداشون کنم و ازشون عکس می گیرم و اضافه می کنم به پست هزار روزگیتخلاصه اینا رو خریدم که از طرف امیرحسین بهت بدم و رفتیم خونه مامانی ،دایی خواب بود منم رفتم آرایشگاه و برگشتم و تزیینات رو زدم و تولد رو شروع کردیم و بقیه رو هم با عکس دنبال کنیم،فقط این و بگم که خیلی تو این دوروز به شما و من خوش گذشت و خوشحالم که برات این جشن و گرفتم جشن

یه توضیحی درباره تم دار شدن تولدت بگم که یه مشتری داشتم که این تم رو سفارش داد وقت طراحی خیلی ناز و خوشگل شده بود و من همون موقع تصمیم گرفتم چند تا آیتم کوچیک برات طراحی کنم و بقیه هم که تزیینات دستی هستش با کاغذ رنگی و مقوای رنگی و حاصل زحماتم شد این و اینم بگم که من اصلا نمیتونم تولد ساده  بگیرمسکوتنه اینکه همه کارش باخودم هست و موقع چاپ کار مشتری اکثرا مال شما رو هم می برم چاپ و خیلی برام هزینه برنمیداره و از طرف دیگه هم بی نهایت عاشق تولد تم دار هستم و میخوام همه تمها رو برات بگیرمخندونک

تم هم زیاد هست ،حتی گاهی هوس می کنم پسرونه ها رو هم برات بگیرمقه قههمخصوصا که به خاطر امیرحسین ازیکسری کارتونای پسرونه مثل بن تن و لاک پشتهای نینجا خوشت میاد و مینیون و باب اسفنجی هم که تم پسرونه هست رو خیلی دوست داری خندونک

صحبت به درازا کشید بریم سراغ عکسهای جشن هزار روزگی درسای نازم482919_photosmile.gif

عکسها رو با تزیینات شروع می کنیم ریسه عدد سن و ریسه تبریک و ریسه شخصیتمحبت

دور پیچ آبمیوه طرح تم محبت

تزیین ظرف میوه با تاپر شخصیت تم و عدد سن درسای نااااااازمبوس

این قیف ها رو با جعبه دستمال کاغذی و مقوای رنگی درست کردم اخه چاپ تم هزار روزگیت خیلی عجله ای شد و واقعیت اول قصد جشن خودمونی داشتم و بعد قرار شد چند نفری بهمون افتخار بدن و تو جشنمون شرکت کنن برای همین همون روز رفتیم خرید و اینا رو درست کردیم بغل

اینم کیک پخت مامانخجالت

اینم نمای کلی از تزیینات و کیکی که خودم برات پختمش و هدیه هایی که من و بابایی برات خریدیمخجالت

تو بادکنک ها که رنگ تم هستن گاز کرده بودن و شما کلی باهاشون بازی کردیزیبا

این عکست و دوست دارم عشقمبغل

اینجا هم خوشحالی از اینکه بادکنک ها از دستت فرار می کننمحبت

درسا خانوم که می خواد بره و به قیفهای خوراکی دستبرد بزنهخطا

فدای خنده ات بشم بغل

یه سوتی هم مامان داده بود بگم طبق عادت که همیشه ریسه ها رو از چپ به راست می بندم ریسته فارسی رو هم اینجوری بستم و قبل از اومدن مهمونا و وقتی داشتم عکس می گرفتم متوجه شدم و درستشون کردمخندونک

درسای نازم عاشق برف شادی هست محبت

ذوق دخترم تو عکس معلومه این ژستهاااااا کاملا طبیعی استراضی

ایشالا همیشه همین طور خوش ذوق باشی عشقم و بشه راحت خندوندتبوس

مشغول بازی با بادکنک هاش راضی

این عکست رو خیلی دوست دارمبغل

بالاخره مهمونا اومدن و درسا خانوم به کیکش رسید که برای خوردنش صبر و قرار نداشتخندونک

مشغول باز کردن هدیه هات

ست حیوانهای مزرعه سایز کوچک بودش که خیلی دوستش داریبوس

یکی دیگه از هدیه هات ست دایناسور بودش راضی

لحظه بریدن کیک هزار روزگی درسا خانوممحبت

هزار روزگیت مبارک عشق من بغل

شام هزار روزگی عسل مامانبغل

اینم درسای هزار روزه مامان با لباس راحتیخندونک

خودت ازم خواستی که عکس بگیرم و ژستت کاملا طبیعی هستشبغل

دومین جشن هزار روزگی درسا خونه مامان طاهره محبت

عاااااشق این عکستون شدم بغل

عاشق هر جفتتونم نفسای من هستید شمابوس

امیرحسین خیلی خوشحال بود آخه گفتیم تولد جفتتونهخندونک

تو فوت کردن شمع ها کمکت کرد راضی

گفتم بخندین اینم مدل خندیدنتونه قه قهه

یکبار دیگه برش کیک هزار روزگی رو داشتیممحبت

و اینجا هم به قول درسا مومَت داییهقه قهه

اینم هدیه های هزار روزگی دختر نااااااازمراضی

کیف باب اسفنجی از طرف خاله ام هستش که خیلی وقت بود قول بافتنش رو بهت داده بود و دیگه اون روز قسمت شد که بهت هدیه بده عزیزم ،کیف صورتی کیتی هم هدیه دختر خاله ام بود که اون روز اونجا حضور داشتن و بهت دادن گل سرها و کیف کوچولو و لاک ها هم هدیه مامان طاهره و دایی فسقلی بودش ،کیف مینیون هدیه مریم و مهشید بود که تو اون یکی جشن که خونه خودمون بود حضور داشتن یکسری هم چون من نگفتم مراسم چی هست موفق به خرید هدیه نشدن که حضورشون برامون هدیه بهتری بود ممنون از همه شونبوسمحبت

و اما حسن ختام این پستمون 

بای بای درسا خانوم با دوستای گلی که تا اینجا با ما همراه بودن دوستون داریمبغلبوس

پسندها (5)

نظرات (7)

مامانی رایان
28 مرداد 94 4:03
مامان درسای عزیز سلام من زمانی که پسرم نی نی وبلاگ داشت به وبلاگ درسا جون سر میزدم .بعد مدتها دلم تنگ شده بود برای شما و دوستان دیگه نی نی وبلاگی .کار درستی میکنید حتما وبلاگ دخملیو رمز دار کنید و پیشنهادم اینه که فقط به دوستان نی نی وبلاگی رمزو بدین.ممکنه بعضی دوستان ناراحت بشن اما به نظرم توقع بی جایی که بخوان شما هیچی ازشون ندونید اما خاطرات دلبندتونو بخونند.شامل منم میشه اما خودم بچه دارم درک میکنم. من از وبلاگ پسرم با یک نرم افزار اسکرین شات از تمام صفحات گرفتم. راستی بنظر من شما یک مامانه هنرمند هستین.همیشه شاد خوشبخت باشین.
مامان آرزو
پاسخ
سلام عزیزم ممنون که مارو فراموش نکردین و بهمون سر میزنید ،ایشالا که پسر گلت خوب و سرحال و موفق باشه عزیزم . واقعیتش خیلی دو دل هستم که مطالب رو رمز دار کنم اما از طرفی به خاطر کارم شماره ام رو خیلی ها دارن و عکسمم که تووب درسا هست و مطالب و خاطراتت که راحت میان می خونن و خلاصه برام مزاحمت ایجاد می کنن
المير
1 شهریور 94 15:46
الهی چه دلبر شیطونی خداحفظش کنه عزیزم
مامان آرزو
پاسخ
ممنونم
الهه
2 شهریور 94 8:52
سلام تولد هزار روزگی دختر گلتون مبارک ....به نظرم تصمیم خوبی گرفتین برا رمز دار کردن اما منی که خواننده خاموش وبلاگتونم و یه روز در میان میام وبلاگتون با دوری از شما چه کنم....؟؟؟؟امیدوارم همییییشه موفق و شاد باشین
مامان آرزو
پاسخ
سلام ممنونم عزیزم شما به من و دخترم لطف دارید هیچی عشقم رمز میدم خدمتتون رمزدار نمی کنم که دوستانم رو از دست بدم رمز دار می کنم که از دست مزاحم ها راحت بشم
زهرا
4 شهریور 94 10:45
دلم واسه امیر حسین کوچولو هم تنگ شده بود خدا حفظتون کنه چقد خوبه که تقریبا همسنن و همبازی و ازهمین عکساهم معلومه امیرحسین پشتوانه درساجونه
مامان آرزو
پاسخ
ممنون آره گاهی پشتوانه و گاهی درسامیشه کیسه بکسش
shima
4 شهریور 94 13:08
عزیز دلم واست تنگ شده بود
مامان آرزو
پاسخ
دل به دل راه داره
shima
5 شهریور 94 13:02
عزیز دلم ایشالا تولد هزار سالگیت ثبت بشه ارزو جون به نظر من همین که گفتی رمز به صورت موقت باشه عالیه چون من هر روز وب درسا رو چک میکنم
مامان آرزو
پاسخ
شیمای عزیزم ممنون
رویا
6 شهریور 94 19:00
1000 روزگیت مبارک درسای ناز
مامان آرزو
پاسخ
ممنونم