33 هفتگیت مبارک دخترم....
سلام به کوچولوی نازنینم...
می خوام تو این یک ماه آخر از زبون خودم بنویسم....
این روزا احساسات مادرانه ام به شدت زیاد شده...
و برای دیدنت لحظه شماری می کنم....
اما دوست ندارم زودتر از موعد بیایی ها
می خوام خوب رشد کنی و کامل بشی...
امروز نوبت دکتر داشتم....
اما زنگ زدن و گفتن دکتر نمیاد
آخه دکتری که مامان میره پیشش مطبش خیلی دوره....
دوهفته یکبار میاد درمانگاه و من میرم پیشش...
که این سری نمی دونم چرا ولی نیومده...
گفتن برم پیش یه دکتر دیگه که اونجاست...
اگه مشکلی باشه خودش تلفنی به خانوم دکتر میگه..
قرار بود این هفته درباره بیمارستان صحبت کنیم...
شایدم تاریخ زایمان مشخص می شد...
اما قسمت نبود دیگه
امروز کلی من را ترسوندی...
از صبح که بیدار شدم اصلا تکون نخوردی....
به بابایی هم گفتم ..
گفت: حتما خوابیده، همیشه صبحها دیر بیدار میشه...
منم گفتم : پس به باباش رفته همه اش می خواد بخوابه
کلی باهات صحبت کردم...
قربون صدقه ات رفتم ...
برات شعرهای خوشگل خوندم...
نوازشت کردم....
گفتم : دختر نازم بیدار شو دیگه مامان منتظر تکون تکون خوردنای توئه ها
خلاصه باز رفتم سراغ گوشی پزشکی....
خوبه هربارم که استفاده می کنم هیچی نمی شنوم
اما بازم هر وقت تکون خوردنات کم میشه میرم سراغش...
جالبیشم اینه که هروقت ازش استفاده می کنم شما تکون می خوری..
اینبار هم ازش استفاده کردم و هیچی نشنیدم
یکم که گذشت شما شروع کردی به تکون تکون خوردن
کلی ذوق کردم و خوشحال شدم که سلامتی....
این روزا همش یاد جمله دکتر مامانی می افتم....
وقتی دایی تو شکمش بود و اونم دیابت بارداری داشت...
دکترش بهش گفت دیابت بارداری مرگ خاموش میاره...
ماه آخر باید تو بیمارستان بستری بشی...
احتمال اینکه بچه بمیره و نفهمی هست..
با این حرفش استرس را برای مامانی زیاد کرد....
با اینکه دکتر من چنین چیزی را نگفته....
و خداراشکر دایی هم به سلامت به دنیا اومد..
وقتی تو تکون نمی خوری...
دلم می لرزه...
چشمامو می بندم و از خدا می خوام مراقبت باشه...
میگم خدایا خودت بهم دادیش خودتم حفظش کن
امشب که بابایی از سر کار برگشت ...
رفتم کنارش دراز کشیدم ...
مشغول فیلم دیدن بودم که بابایی گفت اوه...
گفتم: چی شد؟
گفت : شکمت پرید بالا دردت نیومد؟لگد زد؟
گفتم: آره
آروم نوازشت کرد و گفت اینجوری نزن
گفتم: بذار لگد بزنه وقتی آرومه نگرانش میشم
بعدشم گفتم پس بالاخره دیدی دخترت چطوری منو میزنه..
تو این هفته وزنت باید 1810گرم و قدت 43.7 سانت شده باشه...
ای جانم امیدوارم سالم و تپل و قد بلند و خوشگل و پرازمو باشی...
خیلی دوست دارم عزیزم...
دلم کلی برات تنگ شده...
به زودی تختت را تحویل می گیریم...
وسایلت را می چینم و کلی ذوق می کنم...
وایــــــــــــــــــــــــــــی چقدر منتظرت حضورت هستم
قربونت مامان.