درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

34 هفتگیت مبارک خانوم خوشگله....

1391/7/30 10:08
نویسنده : مامان آرزو
502 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ....

سلام دخمل کوچولوی مامانماچ

خوبی خوشگله؟!!!!

امروز از صبح هنوز یه تکون هم نخوردی...

هفته پیش که رفتم دکتر گفتن باید مراقب حرکاتت باشم...

حتما باید بعد از خوردن غذا 4بار حرکت کنی....

و بیشتر از سه ساعت هم نباید بی حرکت باشی...نگران

البته خانوم دکتر خودشون نبودن و یه ماما جاشون گذاشته بودن....

گفتم تاریخ زایمانم کی میشه؟

اونم گفت طبیعی میشه 16 آذر...

گفتم نه سزارین دیگهنیشخند

گفت: خانوم دکتر به راحتی قبول نمی کنهناراحت

اما من نمی خوام دخترم را طبیعی به دنیا بیارم...

من تو خودم نمی بینم بتونم اینکار را بکنم...

می ترسم اگه نتونم یه وقت اتفاقی برات بیفته...

آخی داری تکون می خوریقلب

واسه سزارین هم گفت تا آخر هفته 39 صبر می کنیم دیگه...تعجب

خوب به خودشون زحمت ندن تا اون موقع دیگه من زایمان کردمقهر

میگم هفته 37 بچه کامل شده دیگه 38 هم خوبه برای به دنیا اومدنش...

میگه: بیاریمش بیرون بذاریمش تو دستگاهاوه

نمی دونم چرا فکر می کنن خودشون بیشتر از بقیه اطلاعات دارن....

یعنی من نه سواد دارم نه دیدم که کسی بچه اش را هفته 38 به دنیا بیارهمتفکر

خلاصه این نبودن دکتر و حرفای اون یکی دکتر کلی اعصابم را بهم ریخت....

اومدم خونه یه دل سیر گریه کردم...

احساس می کنم تو انتخاب دکترم اشتباه کردم .....

از اولم می دونستم این دکتر به راحتی سزارین را قبول نمی کنه...

اما دکتر خانوم خوب سراغ نداشتم دیگه ...

اینا همش به خاطر زندگی کردن تو غربته دیگه.....نگران

به خاطر همین چیزا این روزا استرسم زیادتر شده....

یه مشکلی هم واسه بیمه تکمیلیمون پیش اومده...

بعد از دو سالی که بیمه بودیم و ازش استفاده نکردیم...

حالا یک دفعه شرکت تصمیم گرفته با یه جای دیگه قرارداد ببنده...

اونم کی؟ درست یکماه به زایمان من...

بیمه قبلی که هیچی...

جدیده هم که باید 6ماه گذشته باشه تا هزینه زایمان مشمولش بشه....

تنها جایی که به درد می خورد اینجا بود که اونم .......ناراحت

خوب از استرس و خبرهای بد که بگذریم....

می رسیم به خبرهای خوبی که این روزا کلی من و بابا را شاد کرده...

تو این هفته ما ماشینمون را تحویل گرفتیمهورا

حالا دیگه درسا خانوم تو سرما و گرما اذیت نمیشهماچ

یه  اتفاق خوب که دو سالی میشد منتظرش بودیم هم افتاد...

و ما اینا را میذاریم به حساب خوش قدم بودن دخمل نازمونقلب

امروز 34 هفتگیت تموم شد و تو وارد هفته 35ام شدی ....

تو این هفته وزنت باید به 2155 رسیده باشه و قدت هم 45.5 سانت شده باشه....

دیگه خیلی از اندامهات کامل شدن ...

این هفته که تموم بشه دیگه کامل رشد کردی...

و فقط وزن اضافه می کنی قلب

آخیش باورم نمیشه این روزا داره تموم میشه....

هر روز صبح که بیدار میشم حس می کنم شکمم کوچیک شده....

انگاری هنوز باورم نشده که یه دختر کوچولوی خوشمزه تو شکممه...

مثل خواب می مونهاز خود راضی

سریع  دستم را میذارم رو شکمم و خیالم راحت میشهاوه

طبق محاسباتی که خودم انجام دادم ....

28 آبان  38 هفته دخترم تموم میشه و وارد هفته 39ام میشم...

و چون سه شنبه شیفت خانوم دکتر تو بیمارستان هستش...

به نظرم 30 آبان روز خوبی برای تولد دخترم باشه...ماچ

نظر شما چیه؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نیلوفر/مامان روژینا
30 مهر 91 20:33
سلام درسا جون ومامانش.34هفتگیت مبارک خانوم خانما/عزیزم انشالله که به سلامتی زایمان کنی ودرسا جون هم صحیح وسالم باشه.منم از زایمان طبیعی خیلی میترسم.کاش بتونی دکترت رو عوض کنی یا یه بهونه ای بیاری وبگی نمیتونی طبیعی زایمان کنی.استرس هم نداشته باش چون باعث زود بدنیا اومدنه نی نی میشه.وهفته 38هم نی نی کامله ومیتونه به دنیا بیاد منم میخوام هفته38زایمان کنم.نگران نباش وبه خدا توکل کن.انشا... که درسا با سزارین به دنیا میاد
مامان پاتمه
1 آبان 91 18:42
سلام عسیسم دقیقا میدونم چی میگی روزهای آخر دیگه آدم صبرش تموم میشه! من آوش رو 38 هفته و 4 روزه دنیا آوردم و آویسا رو 37 هفته و 5 روزه ولی به نظر من 30 آبان خوب نیست یه دو روزی بذار روش تا برسی به ماه عشششق ماه آذر
مامان شاهزاده خانم
2 آبان 91 16:56
سلام سلام اول 34 هفتگی عزیز خانم مبارک مرسی که یاد ما کردید و اومدید به ما سر زدید افرین که هفتگی خاطره هاشو نوشتید متاسفانه اینترنت ما خیلی وقت دچار مشکل شد و نتونستم واسش بنویسم اسم هم چند تایی انتخاب کردیم اما چون چند تا از نزدیکامون هم وبلاگ دارن و میان به وبلاگ نمیشه گفت اخه می خوایم سکرت بمونه
غــزال
4 آبان 91 11:28
عزیز دل منم بزرگگگگگگگگگگ شدههههه
روژینا ومامانش
10 آبان 91 11:27
سلام مامانه درسا جون.خوبی.خبری ازت نیست.نگرانت شدم
مامان دو قلوها
10 آبان 91 19:32
خبری ازت نیست کجایی؟