درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

ما سه نفر و سومین بهار عشق.....

1391/9/27 13:44
نویسنده : مامان آرزو
4,073 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نی نی کوچولوها و خاله های مهربونم...قلب

25 آذر سومین سالگرد ازدواج مامان و بابا بود...

یعنی از زمانی که به همدیگه رسیدن سه سال میگذره.....

ما یه کیک کوشولوی خومشزه داشتیم با یه شمع سه و یه خانواده سه نفره ....

و چیزی که این روز را قشنگتر می کرد......

سومین سالگرد و داشتن یه خانواده سه نفره بودقلب

غیر مستقیم چرا؟ مستقیم میگم ...

یعنی حضور ثمره عشق مامان و بابا یعنی منخجالت

وقتی مامان درباره جالب انگیز بودن این موضوع به بابا گفت.....

فکر می کنین بابا چی جواب داد؟

به من نگاه کرد و گفت: یعنی تو چهارمین سالگرد ازدواجمون چهار نفر میشیمتعجب

قیافه مامان.....نگرانسبز

بعدشم گفت: درسا خانوم دلت آبجی می خواد؟قلب

منم برای بابا اخم کردم.....

آخه من می خوام تنها پرنسس خونه باشماز خود راضیخجالت

اونم گفت : یه داداش کوچولو چی؟

اگه اینطوری پیش برن تو صدمین سالگرد ازدواجشون صدتا خواهر و برادر میشیمسبز

باز جای شکرش باقیه که مامان انقدر از اتاق عمل ترسیده که حالا حالا ها قصد نداره یه نی نی دیگه به بیاره و من می تونم با خیال راحت سالها تو خونه حکومت کنم.....

قبل از تولدم بابا می گفت بچه تا هفت سال حاکم خونه است.....

و حالا بابا اعتقاد داره که من می تونم تا صد سال حکومت کنم.....

امیدوارم وقتی بزرگتر میشم بابا اعتقاداتش عوض نشهنیشخند

بابایی کلی تلاش کرد تا یه شب خاص و قشنگ برامون بسازه....

بردمون گردش و من اولین دَ دَی ِ رسمیم را رفتم...

بعدشم یه کیک خوشتل خرید برامون....

مامان با دیدن کیک کلی ذوق زده شده بود....

واسه شام هم کباب ترکی خرید....

منم سر سفره نشسته بودم و شیرخشکم را می خوردمناراحت

 ببینید چه دخمل خوبیم هرچی درباره اذیتهای من می شنوین شایعه استخجالت

اینم یه لبخند کوشولو برای تبریک سومین سالگرد به هم رسیدن مامان و بابا

اینم یه عکس تکی از مهمونشون....

من و کیک...

اِ مامان نگیرم می خوام برم اون گوشه بشینم......

بابا نمیای؟ می خوایم اولین عکسهای سه نفره مون را بندازیم..

بابا بیا دیگه ... دارم عصبانی میشم هاااا میزنم کیک را داغون می کنم دیگه!!!!

اینم اولین عکس سه نفره من و مامان و بابا....

 مامان و بابای عزیزم سالروز یکی شدنتون را تبریک میگم.....

عشقتون پایدار و محبتتون ماندگارماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

رقیّه
27 آذر 91 14:29
ای جونم چی ناز شده درسا خانوم ــــــــــ سه سالگی این عشق مبارک ــــــــــــــــــــــــــــــ http://persiancards.com/previewbackup6.asp?BCOLOR=E8F3FF&FONTCOLOR=001a4f&SCARD=83t.gif&CARD=83.swf&TEXT=ghadam e no raside
عمه جون
27 آذر 91 17:13
منم سه تا شاخه گل تقدیمتون میکنم وهم صدا با درسای عزیزم بهتون میگم سالگرد عشقتون مبارک
عمه جون
27 آذر 91 17:36
منم سه شاخه گل تقدیمتون میکنم وهم صدا با درسای عزیزم بهتون میگم سالگرد عشقتون مبارک
رقیّه
27 آذر 91 19:21
پیشاپیش با گشودن نیش یلدا مبارک http://www.persiancards.com/previewbackup6.asp?BCOLOR=E3F1F9&FONTCOLOR=4993C2&SCARD=143t.gif&CARD=143.swf&TEXT=dar in shabe Yalda
غزال
27 آذر 91 22:41
خاله و عمو تبریک ! ایشالله منو هر سال هرسال هی خاله بکنید وای چه حالی بده آدم از این نینیآ داشته باشه 1000 تااااااا فدای خندیدنت آخه فنچولک من
خاله سنا
27 آذر 91 23:01
سلااااااام دوباره تبریک ای وایییییییی فداش چی نازه اگه بدونی چقدر بهش عادت کردم هردفعه که میام نت اول میام وب درسا تا ببینمش... تروخدا این بچه فقط 25 26 روزشه گناه داره اینجوری نشونیدش بزارید بزرگ تر بشه براتون مینشینه... عکس سه نفریتون خیلی با احساسه... راستی من میشم خاله درسا جون دیگه چون وبلاگ دختر خانومته مینویسم خاله سنا
خاله هانیه
27 آذر 91 23:02
الهی من قربونت بشم جیگر خاله که انقدر دوست داشتنی هستی . یه ذره دیگه بزرگتر شو من بگیرمت تو بغلم کلی بوست کنم دلم ضعف رفته برات . سومین سالگرد ازدواج اجی خودم و مامان درسا کوچولو هم مبارک باشه.
سنا
27 آذر 91 23:47
راستی من دلم میخواد دایی درسا رو هم ببینم
نانا و نینی جون
28 آذر 91 13:36
عشقتون پایدار عزیزم سلام عزیزکم زود بیا زنبیلتم بردار بیا ببین چی هست منتظرم نذاریا
شهره
28 آذر 91 14:05
قدم نو رسیده مبارک! میگن دختر هووی مادره وب دخملتون بسیار زیباست همیشه عاشق باشید
fati_k21
28 آذر 91 20:26
چه نانازه این خانوم کوشولو سالگرد عشقتونم مبارک با این مهمون کوشولوی دوس داشتنیتون
نیلوفر/مامانه روژینا
29 آذر 91 12:28
عزیزم سومین سالگرد ازدواجتون مبارک انشالله که در کنار درسا جون زندگیتون سراسر با عشق وشادی باشه.
نانا و نینی جون
29 آذر 91 17:15
فعلا خاله جونش نیومده تو دلم میخواد به همین زودیا بیاد تو دلم انشاا...
خاله سنا
29 آذر 91 23:41
سلاااااااااام خوشمل خالههههههه... آخ دلم ضعف کرد یه لحظه هم بدیدتش اینور بغل من...

آخیشششششششش ای جونم...


درسا جونم ماشاالله ت بشه خاله که انقدر نازی اما دایی جونم دست کمی از شما نداره ماشااللههههه که چقدر این دایی امیرحسینت خوردنیه خیلیییییییییی بانمکه آدم دلش میخواد بخورتش...
براشون قل هواالله خوندم...


دوباره گیر دادم به مامانم میگم باید برام آجی یا داداش نی نی بیاریمیخوام میخوام

براشون اسفند دود کن...

یلدا رو هم تبریک میگم...

انشاالله شب خوبی داشته باشید...


فرزانه
30 آذر 91 9:27
عسل بچه ات هنوز دوماهش نشده اونوقت میشونیش؟
ستون فقرات بچه بهش فشار میاد نکن این کار رو.بعدها تو بزرگیش اگر دفرمه نشه حتما کمر درد به خاطر دفرمه شدن مسیر نخاعش اذیتش میکنه
یه کتاب آموزش کودک بخر طبق اون پیش برو هرگز سعی نکن زودتر از موعد بچه رو بشونی با روی دوتا پا وایسونیش
اینقدر بشیه که خسته بشی
ببخشید که گفتم ولی دلم برای بچه ها میسوزه


مرسی از توصیه ات خاله جون همش یکم بود اندازه چند تا عکس.
غزال
30 آذر 91 13:05
یلدات مبارک دخترک ِ 1 ماهه یک ماهگیتم مبارک عزیز دلم
الهام
30 آذر 91 13:43
وای چقده ناز شده درسا خانوم خدا حفظش کنه. سالگرد عشقتون هم مبارک باشه. چقد خوب 3 سالگی و خونواده 3 نفره انشاا... همیشه شاد و خوش باشین
خاطره
6 اردیبهشت 94 11:25
بچت چه زشته