اولین برف + اولین غلت درسای نازم
امسال زمستون انگار حال نداشت
البته من که خیلی خوشحال بودم هوا خوبه
هوا که خوب باشه منم میتونم هر لباسی را تنت کنم...
می تونم هرعکسی که دلم میخواد بندازم
پنجشنبه 17 اسفند بابایی دیرتر رفت سرکار..
مثل همیشه اومد یکم بغلت کرد و بوسیدت بعد رفت..
هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دیدم داره صدام می زنه..
گفتم حتما چیزی جا گذاشته..
در را باز کردم و دیدم داره برف میاد
یه مقداری هم روی زمین و درختها نشسته بود ....
هرچی فکر کردم دلم نیومد ببرمت بیرون و با اولین برف زندگیت عکس بندازی...
پرده را کشیدم کنار و باهم به برفها نگاه کردیم ...
بیرون را نشونت میدادم و می گفتم ببین دخترم اینا برفه..
اولین برفیه که تو زندگیت اومده...
اولین روز برفیت مبارک دخترمایشالا سال دیگه باهم برف بازی می کنیم
اینم یه عکس از درختهای زمستونی کوچه مون
چند روز پیش خونه مامانی که بودیم داشتم به مامانم می گفتم: نمیدونم چرا درسا هنوز غلت نمیزنه!!!
امیرحسین کوچیکتر از درسا که بود غلت میزداااااااااااا
به تو نگاه کردم...
انگار که متوجه شدی من نگران چی هستم داشتی زور میزدی غلت بزنی...
منم انگار که مسابقه است هی تشویقت می کردم
دلم نیومد بذارم دستت زیر بدنت بمونه تا عکس بندازم..
اینم اولین غلت زدنت مامانی
بعدش دوباره شما شروع کردی به تلاش کردن و منم ازت عکس انداختم
غلتیدن برات خیلی سخت بود کلی قر زدی منم دلم نیومد بذارم ادامه بدی
وقتی بیداری مدام باید باهات صحبت کنیم، بازی کنیم ،توجه کنیم!!!!
اگه این اتفاقات نیفته شما شروع می کنیم آواز خوندن و غر زدن
تازگیها خودت شیشه ات را نگه میداری و دستت را برای گرفتن وسایل نزدیک دراز می کنی
البته چون شیشه ات سنگینه زودی خسته میشی
فدای نگاه کردنت بشم قند من نمیشه شیرمن را انقدر با اشتها بخوری؟؟؟؟
دیگه هرچی به دستت برسه را می خوری تا ببینی چه مزه ایه
دیشب هم دستمال کاغذی که کنارت بود را نمیدونم چطوری !!!!
اما برداشته بودی و داشتی میخوردیش که بابا متوجه شد
یه مقداری از دستمال هم توی دهنت بود که درآوردیم
عاشق بازی کردن با جغجغه هات هستی وقتی برات تکونشون میدم هیچی نمیگی
درسا: به هم میایم
نمیدونم چرا ناخونات انقدر زود به زود بلند میشن
منم پروژه ای دارم با گرفتنشون ...
روزها که انقدر خوابت سبکه که نمیشه بهت دست بزنم سریع بیدار میشی ...
شبها هم انقدر خسته ام و خوابم میاد که
چقدر ناز نگاه می کنی بهم قلبم پر از عشق میشه
اینم اولین باریه که خودم ناخونات را گرفتم
یکشنبه 15 بهمن