درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

باغ پرندگان و باغ وحش

دختر خوشگلم شنبه شب همگی خونه عمه الهه بودیم و امیرحسین هم باهامون اومده بود و شماهم حسابی شیطونی کردین باهمدیگه و کلی هم دعوا کردین و همه گی قرار گذاشتیم فردا یعنی یکشنبه بریم باغ پرندگان سمت شهرک امید و ساعت یازده صبح شما رو بیدار کردم و هرکاری کردم صبحانه نخوردی لباسهات را عوض کردم و به پیشنهاد بابا حمید زنگ زدم امیرحسین هم آوردن تا اونم ببریم آخه روز قبلش خیلی پسر خوبی بود و همه اش به حرفم گوش می کرد و ساعت یک راه افتادیم و وقتی رسیدیم اونجاامیرحسین با محمد سام میرفت و دستش و بهم نمیداد و همه اش شیطونی می کرد و به حرفم گوش نمیکرد اما شما دختر خوبی بودی فقط بغل شدی و دنبال امیرحسین هم راه نیفتادی عشقم  اونجا یه لاک پشت دیدیم که خ...
12 فروردين 1394

تحویل سال 94

دوستای خوبم سال نو برشما مبارک ایشالا که سال خوبی داشته باشید عزیز دلم سلااااااام عشق کوچولوی من عیدت مبارک عسل مامان این سومین نوروز با حضور شماست  امسال به پیشنهاد من قرار شد سال تحویل کنار مامان وبابای باباحمید باشیم و شب رفتیم بالا و شام رو خوردیم و بعد من اومدم خونه و یکم خونه را مرتب کردیم و برگشتم پیش شما تا سال تحویل بشه کنار دختر کوچولوی قشنگم و همسر مهربونم باشم  دخملی در حال شکلات خوردن و پذیرایی از خودش با پرتقال برای خودش نونو درست کرده رفته به باباعزیز نونو بده  شیطونیهای دختر طلا که انگار تازه شارژ شده بود لحظه تحویل سال 94  اولین عی...
3 فروردين 1394

28 ماهگی عشق مامان

هورااااااا دختر نازم 28 ماهه شدی  عزیز دلم عشق کوچولوی من تمام هستی و دلخوشی مامان   ماهگیت مبارک دختر خوشگلم مدتی بود که میخواستم شما را از شیر بگیرم نونو خوردنت خیلی اذیتم می کرد هرچند فقط وقت خواب می خوردی اما بازم اذیت می شدم ،یه بار با مداد چشمم نونو رو سیاه کردم و تو با چشمهایی که توش اشک جمع شده بود نگاهش کردی و بوسش کردی تا زودتر خوب بشه و فرداشب باز دلم نیومد و بهت نونو دادم ولی با اینحال تو راحت نمیخوابیدی و بازم اذیت می کردی و مجبورمون می کردی برات شیرخشک درست کنیم و بعدشم با دردسر میخوابیدی چند روز بعد بهت گفتم نونو اوف شده و تو یکم گریه می کردی و به شیرخشک راضی می شدی و بعد می خوابیدی تا اینکه دوم اسف...
28 اسفند 1393

آتلیه مامان شماره 12

ناناز گلی دوباره سلاااااام عزیز دلم  این آخرین آتلیه مامان  تو سال 93 بودش که از توپهای کاموایی رنگی برای دکور استفاده کردم دختر نازم دوسال و سه ماهگیت هم مبارک باشه آتلیه دو سال و سه ماه و یک روزگی ناناز گلی                             ...
9 اسفند 1393

آتلیه مامان شماره 11

آتلیه شماره یازده مربوط به چند روز پشت سرهم هستش که از شما عکس گرفتم و سعی کردم یکسری از مواردی که بابایی بهم آموزش میداد را به کار ببندم و عکسهای بهتری بگیرم و بعد از گرفتن عکسها تجربه زیادی از تنظیمات نور و ایزو و دریچه دیافراگم و کلی اصطلاح دیگه و دستکاری کردنشون بدست آوردم  اما در کل از عکسها زیاد راضی نبودم تو اون چند روز نور خوبی نداشتیم و شما هم اصلا همکاری نکردی قبل از شروع عکاسی  این عکست و خیلی دوست دارم عزیزم دوسال و دوماه و سه هفته و شش روزگی                 آتلیه دو سال و دو ماه و چهار هفت...
8 اسفند 1393

آتلیه مامان شماره 10

بلههههههههههه تو این مدت انقدر از شما عکس گرفتم که تعداد آتلیه های مامان دورقمی شده هوراااااااااا  بریم سراغ عکسهای دهمین آتلیه مامان در دو سال و دوماه و سه هفته و شش روزگی  این عکس که عااااااااااااااااااااااشقشممممممممممممم                       طرحش از خودمه  اینم چاپ کردم و شاسی زدم و رفته رو دیوار خونمون و هرکی دید کلی تعریف کرد ...
5 اسفند 1393

شهربازی با دایی

ناناز گلی به خاطر همکاریت با مامان بهت قول دادم با امیرحسین ببرمت پارک و شهربازی و بعداز اینکه عکس گرفتنم تموم شد باهمدیگه رفتیم خونه مامان و بعد از ناهار با دایی و مامانی و امیرحسین رفتیم پارک که خیلی سرد بودش و زود رفتیم سمت شهربازی و شما دوتا وروجک حسابی بازی کردین شما سه بار ماشین سوار شدی و تو توپا رفتی و سوار ماهی شدی و کلی بهت خوش گذشت عزیز دلم  خانوم خوشگلم امروز شما 27 ماهه شدی  گل کوچولوی من 27 ماهگیت مبارک  دختر نازم انقدر سرم شلوغه و کار ریخته سرم که نمیتونم تمرکز کنم و از کارهات و پیشرفت هات بنویسم ایشالا بعد از عید تو یه فرصت خوب مفصل از همه شیرین کاریهات میگم عشقم فقط به همین بسنده می کنم که به شدت ع...
1 اسفند 1393

آتلیه مامان شماره 9

روز بعد با آموزشهای بابایی چندتا عکس دیگه ازت گرفتم و نهمین آتلیه مامان در دوسال و دوماه و سه هفته و پنج روزگی شما دایر شد و عکسهای زیبایی هم ازت گرفتم و بعدشم رفتیم خونه مامانی و با دایی و مامانی رفتیم پارک و شهربازی و کلی خوش گذروندیم     عااااااشق این ژست قشنگت شدم ناناسی                      ممنون از همکاریت دخترم  ...
1 اسفند 1393