یلدای 92
رنگین کمون ِ زندگیم سلام عشق ِ کوچولوی من یلدات مبارک پارسال شب یلدا بابایی پیشمون نبود و رفته بود سرکار ماهم رفتیم خونه مامانی امسال دومین یلدای شما بود،که چون پارسال هیچ کاری برای یلدات نکردم دلم میخواست امسال یکم خاص باشه ... یک هفته قبل از یلدا با دایی جون رفتیم و برات کاموای قرمز رنگ خریدیم تا مامانی لباس هندونه ای برات ببافه و از دختر خاله ام هم خواهش کردم تا برات دمپایی ببافه و بعدشم خودم روی لباسهات و دمپایی هات را با نخ مشکی تخمه هندونه گلدوزی کردم و حاصل کار شد این دست همه گیشون درد نکنه که خیلی خیلی ناااااااااااز شده بود.. اینم هدیه یلدات از طرف مامان شب جمعه خونه عمه عصمت ...